تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

اثر دعا در تعجیل ظهور حضرت قائم(عج)

روایاتى در موضوع تعجیل ظهور امام زمان(عج) وارد شده است که نشانگر اینست که دعا اثر کاملی در امر فرج دارد. و آنچه از روایات دلالت بر این امر دارد؛ پنج قسم است:

در بعضى روایات تصریح شده است که دعاى مؤمنین و طلب فرج آن حضرت(علیه‌السلام) موجب تعجیل در فرج مى‌شود، و ترک آن موجب تأخیر در فرج مى‌شود .

از آن جمله روایتى که در «نجم الثاقب» از شیخ جلیل عیّاشى از فضل بن ابى قره نقل شده، که گفت: از امام صادق(علیه‌السلام) شنیدم که مى‌فرمود : خداوند به حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) وحى فرمود که بزودى براى تو از ساره پسرى متولّد مى‌شود . 
ساره گفت: که من پیره‌زن و عجوزه‌ام . 
خداوند فرمود: بزودى فرزندى آورد و فرزندان آن پسر تا چهارصد سال در دست دشمن من معذّب مى‌گردند، به سبب آن که کلام مرا ردّ نمود . 
پس چون بنى اسرائیل در دست فرعون مبتلا شدند تا چهل روز در درگاه خداوند ناله و گریه نمودند . 
خداوند به حضرت موسى و هارون(علیهماالسلام) وحى فرمود که: ایشان را از دست فرعون خلاص گرداند، و صد و هفتاد سال از آن چهار صد سال باقى مانده بود که آن را از ایشان برداشت . 
امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: که اگر شما نیز چنین تضرّع و زارى مى‌کردید، خداوند فرج ما را مقدّر مى‌کرد، و چون چنین نکنید پس بدرستی که این امر به نهایت خود خواهد رسید.(1)



در کتاب «احتجاج» در توقیع مبارک آن حضرت چنین آمده : 
«و أکثروا الدّعا بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم» (2)؛ براى تعجیل فرج؛ بسیار دعا کنید، پس بدرستی که این دعا موجب فرج شما است .

این روایت جامع‌ترین و کامل‌ترین کلام در امر دعا در فرج ایشان مى‌باشد، و در اینجا تذکر چند نکته لازم است :

اول: در آن دعا شدّت تأکید در باب دعا در فرجشان را بیان فرموده‌اند، و آن ظاهر است و تا شاهد و قرینه بر اراده استحباب از آن نشده باشد؛ حمل بر وجوب مى‌شود .

دوم: زیاد دعا کردن را بیان فرموده، بطوری که لازم است در همه اوقات شب و روز و در همه مجالس و در همه حالات و خصوصاً بعد از نمازها و مواقع استجابت دعا بر آن مواظبت و محافظت شود .

سوم: بیان فرموده آن که این امر ـ دعا در فرج ایشان ـ بر همه بندگان واجب و لازم است، و بر فرد فرد ایشان ــ مانند امر اقیموا الصلوة ــ تکلیفى است ثابت .

چهارم: اهتمام در طلب فرج را به وجه عموم بیان فرموده، چنانچه مقتضاى اطلاق کلمه «الفرج» همین است، دعا در تعجیل فرج ــ چه فرج کلّى و چه فرج در هر امرى از ایشان ــ و طلب کشف حزن و رفع غم از قلب مبارکشان ــ در آنچه تعلق به ایشان دارد یا به هر یک از شیعیان ــ لازم است .

پنجم: فائده دعا براى تعجیل فرج، فرج کلى و عمومى براى جمیع مؤمنین است که با ظهور آن حضرت حاصل مى‌شود و جمیع حالات دنیوى و اخروى آنها را شامل مى‌شود .

تکمیل بحث دعا در تعجیل فرج حضرت قائم(علیه‌السلام)

روشن شد که دعاى در فرج آن حضرت(صلوات الله علیه) نصرت و یارى است نسبت به ایشان. هم در ظهور شأن جلیل و مقام رفیع دنیوى و اُخروى ایشان، و هم در نظر دوستان و هم در نظر دشمنان و هم نصرت و یارى است نسبت به شیعیان و اولیاء و همه رعایاى آن حضرت در جهت برطرف کردن غصه‌های آنها و رفع دشمنانشان و اصلاح اُمورشان، و هم یارى است نسبت به وجود مبارک آن حضرت، چه از نظر روحى و چه از نظر جسمى، که رفع هموم و غمها و ابتلائات وارده بر ایشان در حال غیبتشان مى‌شود .


چرا که در بعضى از احادیث وارد است که از جمله شباهت‌هاى ایشان به انبیاء(علیهم‌السلام) و سنّت‌هاى جاری آنها محبوس بودن آن حضرت است، که در این باب شباهت به حضرت یوسف دارند، و بنابراین حال ایشان از جهت قلبى و جسمى در وقت غیبتشان مانند حال کسی که زندانى شده و در ابتلاء و حزن است، مى‌باشد .

و نیز در بعضى احادیث است که از القاب و اوصاف آن حضرت «طرید، شرید، وحید، فرید، مضطرّ و خائف» مى‌باشد، و واضح است که اینها اوصاف حال غیبت ایشان است .

و نیز دعا موجب نصرت و یارى آن حضرت است در جهت حقّ عظیم الهى ایشان که در حال غیبت مغضوب در دست دشمنان و در تصرّف آنها است .

و بر حسب بعضى از احادیث که: هرگاه بنده‌اى اقدام به انجام عملى از اعمال حسنه نماید، پس او نزد خدا در زمره اهل آن عمل محسوب است، و به او اجر و فضل کامل آن عمل عطا مى‌شود، هر چند آن عمل را او انجام ندهد، و خصوصاً آن عمل در معرض ترتّب اثر و نتیجه باشد، و با توجه به آنچه که گفتیم؛ واضح شد که توبه و دعاى مؤمنین در تعجیل فرمودن خداوند در ظهور و فرج آن حضرت(علیه‌السلام) تأثیر زیادی دارد.

بنابراین هر کس که بر حسب مقدورات خود سعى در این وسیله الهی ــ یعنى توبه و دعا ــ نماید، در حالى که با نیّت صادق و خلوص عقیده در مودّت و معرفت آن حضرت(علیه‌السلام) باشد؛ و به حصول آن امیدوار باشد؛ به مقتضاى روایات، چنین شخصى، آن حضرت را در همه آن جهات مزبور یارى نموده، گرچه در عالم خارج دعاى او فوراً مستجاب نشود، بواسطه آن که همه این جهات بطور کامل در ظهور و فرج ایشان حاصل مى‌شود، و بر حسب آن روایات هم امید زیادى به حصول ظهور بوسیله دعا مؤمنین هست .

از اقسام پنجگانه اخبار در باب تأثیر دعا در امر تعجیل فرج واضح گردید که: دعا در فرج ایشان و ترتّب این فضل؛ منحصر بر دعا در امر فرج کلى ایشان؛ ــ آن هم دعا به عنوان خاص طلب تعجیل در ظهور ــ نیست، بلکه به هر یک از این چند عنوان که دعا شود هم مصداق دعاى در فرج و هم مصداق نصرت حاصل مى‌شود.



انواع دعا براى ظهور که سبب یارى حضرت مى‌شود

1- در دعاى معصومین(علیهم‌السلام) که براى تعجیل فرج نموده‌اند؛ آمین بگوید، به این نحو که از خداوند تعجیل در استجابت آن دعاها را طلب کند؛ که خداوند متعال در ظاهر کردن اثر آن دعاها؛ تعجیل فرماید، و معناى آمین هم همین مضمون است .

و در حدیثی آمده است که: «آمین گوینده با دعا کننده شریک است»(3) و واضح است که شرکت با چنان دعاهاى جلیله اولیاء الله اگر براى کسى میسّر شود و توفیقش را پیدا نماید؛ مشمول" فَذلِکَ فَضْلُ الله یُؤتیهِ مَنْ یَشاء"(4) خواهد بود .

2- از مؤمنین استدعا کند که این دعا را بنمایند، و به هر وجه که بتواند آنها را تشویق و ترغیب نماید، و هر کس بوسیله این تشویق دعا کند مثل آن است که خود او دعا کرده است، بواسطه آن که در بعضى از روایات است که:

«هر گاه کسى سنّتى و عمل خیرى را انجام دهد تا آن که در ما بین بندگان جارى گردد پس مادامى که این سنّت و عمل خیر باقى است هر کس به آن عمل نماید مثل ثواب عمل کننده براى آن شخص جارى کننده نوشته مى‌شود، خواه زنده باشد یا مرده، بدون آن که از ثواب آن عمل کننده چیزى کم شود.»(5) و واضح است که این دعا از بهترین اقسام صدقات جاری است .

علاوه بر این خصوصیت؛ بعد از آن که ثابت شد دعا براى فرج و ظهور نصرت و یارى آن حضرت (علیه‌السلام) مى‌باشد، پس اعانت و سعى و تلاش در وقوع این نصرت هم؛ نصرت و یارى خواهد بود .

3- از خداوند مسئلت نماید که به همه مؤمنین توفیق این دعا و این توبه را مرحمت فرماید، که از دعاگویى آن حضرت غفلت ننمایند، و این هم به چند جهت نصرت و یارى آن حضرت است .

- بواسطه آنچه روایت شده که: «هر کس در حق غیر دعا و طلب خیر نماید دو برابر آن خیر، یا دویست برابر آن، یا هزار هزار برابر آن خیر؛ به آن دعا کننده عطا مى‌شود.»(6)

- بواسطه آن که در بعضى از روایات وارد شده که: از جمله دعاهاى مستجاب؛ دعاى مؤمن در حق برادران ایمانى است که در غیاب آنها براى آنان دعا نماید. این دعا در حقّ آنها حتماً مستجاب است گرچه در دعا کننده موانع اجابت دعا باشد، به دلیل آن که مؤمن دعا کننده زبانش را به منزله زبان دیگران خود قرار مى‌دهد، که در حق آنها از گناه پاک است .


پس در واقع چنین مى‌شود که آن مؤمنین به این زبانى که آنها به آن گناه نکرده‌اند در حقّ خود دعا کرده باشند، چنانچه حکمت این در حدیث قدسى از خداوند به حضرت موسى(علیه‌السلام) بیان شده است.

بنابراین؛ هر مؤمنى که به جهت دعاى او؛ موفّق به دعا براى فرج شود، چنان است که خود او آن دعا را کرده باشد، چنانچه در عنوان تشویق و ترغیب بیان کردیم .

- در جارى گردانیدن سنّت و عمل خیرى سعى و کوشش نماید، چه آن که این دعا هم یک نوع سعى در جارى شدن این نصرت از مؤمنین است.

- دعا کند که خداوند آنهایى را که سعى در دعاگویى آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌کنند یارى فرموده و موفق به آن شوند، چرا که هر نوع یارى که به صالحان شود، آن یارى به حضرت خواهد بود، و هر عملى از اعمال خوب و حسنات انجام دهند به این وسیله؛ شریک در عمل آنها و از اهل آن عمل محسوب خواهند شد.

- دیگر آن که دعا کند که خداوند جمیع گناهانى که سبب تأخیر فرج آل محمّد(علیهم‌السلام) شده است از جمیع مؤمنین و مؤمنات از اموات و احیاء آنها بیامرزد .

- دیگر دعا کند که خداوند شرّ جمیع اشرار و منافقین را که موجب تأخیر این فرج شده‌اند یا مى‌شوند رفع نماید .

- دعا کند که خداوند هر سببى که موجب تعجیل این فرج است به عافیت میسّر نماید .

- دعا کند که خداوند متعال آنچه مانع در تعجیل این فرج است به عافیت دفع نماید، و در احادیث وارد شده که: چند چیز است که موجب غیبت آن حضرت(علیه‌السلام) شده و مانع از تعجیل در ظهور آن حضرت است، ولکن دعا در دفع همه آنها تأثیر دارد که در هر یک به کیفیت خاص اثر مى‌گذارد.

- دعا کند که خداوند جمیع انصار و یاوران آل محمّد(علیهم‌السلام) را ــ خصوصاً انصار و یاوران حضرت صاحب الأمر(علیه‌السلام) که در قید حیاتند یا در اصلاب و ارحام مى‌باشند و بعدها به این عالم خواهند آمد ــ یارى نماید .

وجه این که آنها در زمره دعاگویان و انصار آن حضرت(علیه‌السلام) مى‌شوند؛ آن است که هر کس در انجام عملى ــ چه در خود عمل یا در مقدّمات آن یا در رفع موانع آن ــ سعى نماید، پس در واقع از اهل آن عمل خواهد بود.

- دعا کند بر وجه کلّى که خداوند در فرج آل محمّد(علیهم‌السّلام) تعجیل فرماید، خصوصاً با ضمیمه صلوات به این نحو: «اَللّهمَ صَلِّ عَلى محمّد وَ آلِ محمّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ».


و این نوع دعا؛ فضیلت مخصوص دارد، امام صادق(علیه‌السلام) فرمود:
«هر کس بعد از نماز صبح و ظهر این صلوات را بخواند؛ نمیرد تا قائم آل محمّد(علیهم‌السلام) را ملازمت کند.»(7)


- دیگر آن که بر دشمنان آن حضرت(علیه‌السلام) لعن نماید، و مقهور شدن آنها را از خداوند متعال بخواهد، چنانچه در «بحارالانوار» و «تفسیر امام حسن عسکرى(علیه‌السلام)» روایت فرموده از حضرت رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) به این مضمون که:

هر کس دشمنان ما را لعن نماید، ملائکه لعن او را مى‌شنوند و به لعن او؛ آنها نیز همه دشمنان ما را لعن مى‌نمایند، و به درگاه الهى شهادت مى‌دهند که این بنده آنچه مى‌توانست نصرت و یارى اولیا تو را نمود، پس دعا در حق او مى‌نمایند، پس از خداوند به آنها خطاب مى‌رسد که: دعای شما را در حق او شنیدم «و صلیت على روحه فی الأرواح و جعلته من المصطفین الأخیار.»(8)

- دیگر آن که براى وجود مقدس آن حضرت دعا کند، و از خداوند متعال سلامت و عافیت حضرتش را از جمیع آفات روحى و جسمى، و از همه هموم و غمها؛ درخواست نماید.

پس هر کس به هر یک از این عناوین به زبان خود دعا نماید یعنى هر یک از ادعیه مخصوص که وارد شده را تلاوت کند، بدین وسیله در زمره یاران آن حضرت(علیه‌السلام) محسوب خواهد بود، و به فیض کامل نصرت و یارى ایشان فائز خواهد شد.


منبع : http://www.tebyan.net

نظرات 1 + ارسال نظر
بیسیمچی سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:36 ب.ظ

اللهم انا نرغب الیک فی دولة کرِیمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله

التماس دعا

یـــا شـــریـــد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد