پس از تهذیب و پاکیزگی قوه ی عاقله ، صفت حکمت حاصل می شود
و از تهذیب قوه ی عامله ، ملکه ی عدالت
و از تهذیب غضبیه ، صفت شجاعت
و از تهذیب شهویه ، خلق عفت پیدا می شود.
و این چهار صفت، اجناس اخلاق فاضله اند و سایر صفات حسنه در تحت این چهار
...
شکی نیست که در مقابل هر صفت نیکی، خلق بدی است که ضد آن است و چون دانستی که اجناس همه ی فضایل چهارند پس معلوم می شود که اجناس صفات رذایل نیز چهارند.
اول: جهل که ضد حکمت است
دوم: جبن که ضد شجاعت است
سوم: شره که ضد عفت است
و چهارم: جور که ضد عدالت است
...
پس هر صفت فضیلتی که وسط است به جای مرکز دایره است و اوصاف رذایل به منزله ی سایر نقاطی است که در میان مرکز و محیط فرض شود و شکی نیست که مرکز نقطه ایست معین و سایر نقاط متصوره در اطراف و جوانب اش غیر متناهیه اند.
پس به مجرد انحراف از صفت فضیلتی از هر طرفی موجب افتادن در رذیله خواهد بود
و استقامت در سلوک طریقه ی اوصاف حمیده به منزله ی حرکت در خط مستقیم است و چون خط مستقیم میان دو نقطه نیست مگر یکی از این سبب است اینکه اسباب شر و بدی بیشتر از اسباب و بواعث خیر و نیکی است
و از آنجا که پیدا کردن یک چیز معین در میان امور غیر متناهیه مشکل است پس استقامت بر آن و ثبات در آن مشکل تر است و لهذا جستن وسط از میان اخلاق ، که حد اعتدال آن است و استقامت بر آن در غایت صعوبت است از این جهت است که بعد از سوره ی هود به برگزیده ی معبود نازل شد:
"فاستقم کما امرت"
یعنی " بایست و ثابت باش همچنانکه تو را امر فرمودیم." (سوره هود آیه 112)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معراج السعادة ، ملا احمد نراقی (قدس سره الشریف)
باب دوم ، فصل پنجم و ششم
چکمه هایت را بپوش
ره توشه ات را بردار و هجرت کن...
سلام
بیا و برای ما شدن قدم بردار
به شرط اینکه
«یک قدم با من »
«یک قدم با تو »
قدم من : «گوهری طفلی به قرص نان دهد »
قدم تو : «نکته ای که من بهش نرسیدم»
من + تو = ما
چه کسی می گوید من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد
منتظرم
ممنون از حضورتون ...