تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

پاسخ به 3 پرسش پیرامون امام جواد ( علیه السلام )

* چرا امام جواد(ع) با دختر مامون (قاتل پدرشان) ازدواج کرد؟

در سنت برخی از معصومان و رهبران دینی مسایلی وجود دارد که از اسرار الهی بوده و شناخت آن مشکل است، مانند کشتن کودکی توسط حضرت خضر که مورد اعتراض حضرت موسی علیه‌السلام قرار گرفت، اما حکمت آن، حفظ ایمان دیگران بود.ازدواج امام جواد علیه‌السلام با دختر مأمون (ام الفضل) نیز از مسایلی است که اظهار نظر قطعی درباره آن مشکل است؛ ولی می‌توان برخی عوامل را در این ازدواج تأثیر گذار دانست.ازدواج حضرت جواد علیه‌السلام با ام الفضل هم از ناحیه حضرت قابل بررسی است و هم از ناحیه مأمون که چه اهدافی از ازدواج دختر خود با امام جواد علیه‌السلام داشت؟ به نظر می‌رسد مأمون اهداف زیر را دنبال می‌کرد:

افشاگری های تازه پزشکان بحرینی از شکنجه و ارعاب در زندان

نظارت بر رفتار امام جواد علیه‌السلام: مأمون با فرستادن دختر خود به خانة امام می‌خواست آن حضرت را همیشه زیر نظر داشته باشد و دختر مأمون نیز در انجام این رسالت موفق بود، زیرا در خبر چینی گزارشگری ماهر بود.

جذب حکومت: مأمون تصور می‌کرد با این وصلت امام جواد علیه‌السلام را مجذوب مادیات و امکانات سلطنتی نموده و به قداست و حرمت امام لطمه وارد نماید؛ غافل از این که امام جواد علیه‌السلام یکی از زاهدترین امامان بوده و جذب دستگاه حکومت نمی‌گردید.

جلوگیری از اعتراض علویان: دشمنی مأمون با علویان موجب شد که آنان علیه وی اعتراض نموده و حکومت او را متزلزل کنند. مأمون با این ازدواج قصد داشت خود را علاقه‌مند به امام نشان دهد،‌ در نتیجه شیعیان قیام نکنند.

طبیعی بود که مأمون جهت تحقق اهداف فوق شدیداً امام را تحت فشار قرار داد و برای این وصلت از همة‌ راهکارها و اهرمها بهره گرفت.مأمون با فرستادن دختر خود به خانة امام می‌خواست آن حضرت را همیشه زیر نظر داشته باشد و دختر مأمون نیز در انجام این رسالت موفق بود، زیرا در خبر چینی گزارشگری ماهر بود.

عوامل زیر در ازدواج امام جواد علیه‌السلام تأثیر گذار بود:

اجبار امام به ازدواج: بی تردید ازدواج امام جواد علیه‌السلام با دختر مأمون خواسته امام نبوده و این ازدوج مانند ازدواجهای معمولی که مبتنی بر خواست و رعایت شرایط باشد، صورت نگرفت. زیرا امام جواد علیه‌السلام می‌دانست که مأمون پدرش (امام رضا علیه‌السلام را به شهادت رسانده و یکی از دشمنان خاندان اهل بیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و شیعیان است. از سوی دیگر حکومت مأمون وجاهت قانونی و مشروعیت نداشت.مأمون جهت رسیدن به اهداف خود شدیداً امام را تحت فشار قرار داد و حتی حضرت را تهدید نمود. برخی عقیده دارند که اگر امام ازدواج نمی‌کرد، ممکن بود امام را ترور کند.گرچه در قاموس ائمه علیه‌السلام ترس از مرگ وجود ندارد، ولی در آن مقطع زنده بودن و رهبری او نقش بنیادی در حفظ دین و مصالح مسلمانان داشت.یکی از نویسندگان می‌نویسد: "به نظر می‌رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتاً بر اثر فشاری بود که مأمون بر امام وارد کرد"

ادامه مطلب ...

دحوالارض ، روز رحمت و محبت خاص خداوند بر بندگان

ماه ذی‌القعده اولین ماه از ماه‌های حرام است. ماه‌های حرام زمان‌هایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژه‌ای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند. اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می‌توان کرد، این است که اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است، حتماً منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد؛

افشاگری های تازه پزشکان بحرینی از شکنجه و ارعاب در زندان

بنابراین، شایسته است انسان مؤمن در این ماه‌ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد. درباره خصوصیات ماههای حرام از شیخ مفید علیه الرحمة روایت شده است که رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: کسی که سه روز از ماه حرام، پنجشنبه، جمعه و شنبه را روزه بگیرد، خداوند عبادت یک سال را برای او می نویسد. و در روایت دیگری آمده است که: عبادت نهصد سال که روزهای آن را با روزه و شبهایش را در عبادت گذرانده است، برای او نوشته می شود. این روایت با روایتی که درباره روزه سه روز در هر ماه(دو پنجشنبه و یک چهارشنبه) وارد شده، منافاتی ندارد. و اگر دو پجشنبه و یک چهارشنبه و جمعه را روزه بگیرد، بعید نیست که برای عمل به هر دو روایت کافی باشد..

روز بیست و پنجم ذی‌القعده روز دحوالارض است و یکى از آن چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است. میرداماد در رساله أربعة أیّام، اعمالی را که در تعظیم و تکریم «ایام اربعه» در روایات آمده است، جمع آوری کرده است. وی در فصل اول، در بیان ایام اربعه می نویسد: بباید دانستن که در هر سال، چهار روز عظیم القدر جلیل المنزله است که نزد اللّه تعالی، اعزّ و اکرم ایّام سال، آن چهار روز است و آن روزها را در اصطلاح شرع شریف، ایّام اربعه می گویند. یکی از ایام اربعه، یوم دحو الأرض است و آن روز بیست و پنجم ماه ذی القعدة الحرام است. دوم، یوم الغدیر است و آن هجدهم ماه ذی الحجة الحرام است…. سوم، یوم المولود است که روز ولادت کریم شریف خاتم الانبیاء و سیّد المرسلین ـ صلوات اللّه علیه و آله الفائزین ـ بوده و آن روز هفدهم ماه ربیع الاول است. چهارم، یوم المبعث است که اول بعثت خاتم الانبیاء… در این روز بوده است و به جنّ و انس از برای اکمال دین و اتمام شریعت مبعوث شده است و آن روز بیست و هفتم ماه رجب المرجب است. این چهار روز در فضل و منزلت، پنجم ندارد.

معنای دحو الارض
 یک معنای دحو الارض هم «کشاندن» است؛ یعنی رحمت مادی و معنوی از زیر کعبه کشانده شده است و تعبیر دیگری گسترده شدن و پهن شدن حیات و رحمت الهی از کعبه به سراسر زمین است و در آن روز خدا رحمت خود را منتشر کرده است.«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. روز دحو الارض روز عظمت است و خدا بواسطه این صفاتی که به زمین داد به او عظمت داد همچنین این روز، روز «اقدم» نیز می باشد که بر همه روز های دیگر بواسطه رحمت الهی پیشی گرفته است. برخی از بزرگان و اهل معرفت گفته اند: دحو الارض به معنای بیرون آمدن خشکی از زیر آب است و اولین نقطه ای که از زیر آب خارج شده است کعبه است و این معنای خاص و لطیفی است ولی آنچه در روایات آمده است و قابل استفاده است بحث فضیلت و ممتاز بودن این روز است.
ادامه مطلب ...