تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

مرد علم و جهاد ؛ مجاهد نستوه دکتر شهید « مصطفی چمران »

مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ ش در خیابان پانزده خرداد تهران متولد شد.ایشان تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، گذراند و دبیرستان را ابتدا در مدرسه دارالفنون و سپس در دبیرستان البرز به اتمام رساند. به سال ۱۳۳۲ در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال 1336 از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. وی در تمام دوران تحصیل خود و نیز دورهٔ کارشناسی در دانشگاه تهران، شاگرد اول بود.

شهید رزاق(رضا) چراغی
مهندس بازرگان – از اساتید دانشکده فنی – درباره شهید چمران می گوید: « یکی از دانش جویان ممتاز دانشکده مصطفی چمران بود. استعداد کم نظیری داشت. در دروس تئوری و عملی بسیار قوی بود. خط زیبایی داشت، نقاشی او هم خوب بود، جزوه اش رابرای نمونه به بچه ها نشان می دادم. با عاطفه، صمیمی، عارف مسلک، متدین و دوست داشتنی بود. یک بار نمره امتحانش را 22 داده بودم! آن قدر کارش عالی بود که دیدم طلبکار است. گفتم این دو نمره طلبت را در امتحانات آخر سال حساب می کنم، اما این کار هرگز صورت نگرفت، زیرا همیشه در نمره گرفتن، او طلبکار بود و من بدهکار ماندم.او که شاگرد اول دوره‌ی خود بود یک سال به تدریس در دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران پرداخت. او علاوه بر تدریس، در شرکت یاد (یازده استاد دانشگاه) نیز فعالیت داشت. او به واسطه‌ی این‌که شاگرد اول شده‌بود از قانون اعطای بورس تحصیلی شاگرد اولی بهره‌مند شد و در سال 1337 برای ادامه تحصیل به امریکا رفت.شهید چمران دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه تگزاس گذراند و مدرک دکترای خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما، از دانشگاه برکلی در کالیفرنیا دریافت نمود.

فعالیت های سیاسی و اجتماعی

دوران دبیرستان

شهید چمران در بیان خاطرات خود می گوید : از نظر سیاسی از اولین روزهایی که بعد از شهریور1320 یک مقدار آزادی نسبی داده شده بود و گروه های مختلف فعالیت می کردند،"جناب مهندس بازرگان" و "آیت ا... طالقانی" و "دکتر سحابی" و عده دیگری از متفکرین انجمن اسلامی دانشجویان را پایه ریزی کردند و من 15 ساله بودم که در این انجمن ها فعالیت می کردم -هنوز دانشجو نبودم اما برادر بزرگم دانشجو بود و مرا با خود به انجمن می برد -و پای درس این بزرگان می نشستم و خیلی خوب به یاد دارم که "شهید مطهری" در جلسات متعدد منطق و فلسفه درس می داد و درسهای او را هنوز به خاطر دارم.

دوران تحصیل در دانشگاه تهران

شهید چمران  در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت‏نفت شرکت داشت و بعد از کودتای 28 مرداد و سقوط حکومت دکتر مصدق،‌ به نهضت‌مقاومت‌ملی ایران پیوست.در روز شانزدهم آذر ماه سال 32 که رژیم شاه، دانش جویان معترض به سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا- را به گلوله بست و سه نفر از دانشجویان دانشکده فنی به شهادت رسیدند، شهید چمران نیز جراحت مختصری برداشت و بعدها با کمک سایر دانش جویانی که در این فعالیت انقلابی مشارکت داشتند، مفصل ترین مقاله ای در مورد واقعه شانزده آذر نوشت  که بعدها این مقاله در نشریه ای به همین نام در آمریکا نیز منتشر شد.


ادامه مطلب ...

آیین همسرداری در سیره بزرگان تشیع

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:((خَمْسٌ مَنْ لَمْ تکُن فِیهِ لَمْ یَکُنْ فِیهِ کَثِیرُ مُسْتَمْتَعٍ قِیلَ وَ مَا هُنَّ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ(صلی الله علیه و آله و سلم) الدِّینُ وَ الْعَقْلُ وَ الْحَیَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ حُسْنُ الْأَدَبِ وَ خَمْسٌ مَنْ لَمْ تکُن فِیهِ لَمْ یَتَهَنَّأِ الْعَیْشُ: الصِّحَّةُ وَ الْأَمْنُ وَ الْغِنَاءُ وَ الْقَنَاعَةُ وَ الْأَنِیسُ الْمُوَافِقُ))(93) پنج چیز است که اگر کسی آنها را دارا نباشد کثیری از بهره مندی ها(و داراییها ) را ندارد.گفته شد چیست آنها یابن رسول الله؟حضرت فرمود: دین، عقل، حیا،حسن خلق و حسن ادب در ادامه فرمودند: پنج چیز است که اگر کسی آنها را دارا نباشد زندگی اش به کام نباشد؛ سلامتی، امنیت، بی نیازی، قناعت و انیسی که موافق اوست.اگردو رکن خانواده ای این صفات دهگانه را داشته با شند مصداق این حدیث شریف شده وخانواده ای کامل هستند.

سیره امام خمینی (ره)

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif  خوش خُلقی با همسر : همسر، فرزندان و خدمت گزارانی که سالیانی دراز در کنار امام خمینی بودند، همگی به حُسن رفتار امام راحل در محیط خانواده گواهی داده اند. همسر امام در این باره می گوید:

امام، احترام ویژه ای برای من قائل بودند و حتی در اوج عصبانیت نیز هرگز نسبت به من بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند. همیشه جای خوب را به من تعارف می کردند و همیشه تا من سر سفره نمی آمدم، شروع به خوردن غذا نمی کردند. به بچه ها هم می گفتند: صبر کنید تا خانم بیاید.

امام خمینی در بیان قدردانی از همسر خویش چنین گفته است: «فداکاری ای که خانم در زندگی کرده اند، هیچ کسی نکرده است. همسر امام در پاسخ به این پرسش که امام چگونه همسری است و در طول سال های زندگی با شما چگونه رفتار کرده است، می گوید:رفتار ایشان با من، بسیار خوب بوده است. من از ایشان، خیلی راضی هستم. همیشه احترام مرا داشته اند. هیچ وقت با تندی صحبت نمی کنند. اگر لباس و حتی چای بخواهند، می گویند: ممکن است، بگویی به من فلان لباس را بدهند! حتی گاهی خودشان چای خودشان را می ریزند. امام، محیط زندگی را و احترام به همسر و فرزندان را، بخشی از سلامت و سعادت جامعه آینده می دانند.حضرت امام [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می زدم، ناراحت می شدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می گذاشتند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif  خانم فریده مصطفوی، دختر امام تأکید می کند:«هیچ وقت ما ندیدیم ایشان[امام] به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز»... خیلی به ایشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه می کردند و مقید بودند این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. امام احترام فوق العاده برای خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند...

ادامه مطلب ...

شمه ای از سیره اخلاقی و عملی امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) از دیدگاه مقام معظم رهبری

درست است که ما منازل امثال آن بزرگوار را نمى‏توانیم بفهمیم؛ اما از همین پایین که انسان نگاه مى‏کند، اوج آن باز بلندپرواز را مى‏بیند. خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهى که خدمت امام مى‏رسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است. روزبه‏روز جلوتر مى‏رفت و خودش را کاملتر مى‏کرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوى یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. مغبون، یعنى فریب خورده، سرکلاه‏رفته. و کسى که فردایش از امروزش بدتر باشد، «فهو ملعون»؛ یعنى طرد شده است.(فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و جمعی از سپاهیان و اعضای کمیته انقلاب اسلامی ... 29/11/69.)

سیره امام خمینی (ره) در خانه

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif  خوش خُلقی با همسر : همسر، فرزندان و خدمت گزارانی که سالیانی دراز در کنار امام خمینی بودند، همگی به حُسن رفتار امام راحل در محیط خانواده گواهی داده اند. همسر امام در این باره می گوید:

امام، احترام ویژه ای برای من قائل بودند و حتی در اوج عصبانیت نیز هرگز نسبت به من بی احترامی و اسائه ادب نمی کردند. همیشه جای خوب را به من تعارف می کردند و همیشه تا من سر سفره نمی آمدم، شروع به خوردن غذا نمی کردند. به بچه ها هم می گفتند: صبر کنید تا خانم بیاید.

امام خمینی در بیان قدردانی از همسر خویش چنین گفته است: «فداکاری ای که خانم در زندگی کرده اند، هیچ کسی نکرده است. همسر امام در پاسخ به این پرسش که امام چگونه همسری است و در طول سال های زندگی با شما چگونه رفتار کرده است، می گوید:رفتار ایشان با من، بسیار خوب بوده است. من از ایشان، خیلی راضی هستم. همیشه احترام مرا داشته اند. هیچ وقت با تندی صحبت نمی کنند. اگر لباس و حتی چای بخواهند، می گویند: ممکن است، بگویی به من فلان لباس را بدهند! حتی گاهی خودشان چای خودشان را می ریزند. امام، محیط زندگی را و احترام به همسر و فرزندان را، بخشی از سلامت و سعادت جامعه آینده می دانند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif  دختر بزرگوار امام (ره) نقل می کردند که: امام با افراد خانواده بسیار گرم و مهربان بودند و در عین اینکه ما به خاطر جذبه ای که داشتند حساب می بردیم ولی در همان حال خیلی با پدر، گرم و مهربان و صمیمی بودیم. امام همه اولادشان را به یک نظر نگاه می کنند و به همه به یک اندازه محبت دارند به طوری که بعد از این همه سال ما هنوز متوجه نشدیم امام کدام فرزندشان را بیشتر دوست دارند.

احترام به کودکان

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif  علی بر دوش امام :حاج سید احمد آقا خمینی: بارها شده بود که من وارد اتاق می شدم و امام مرا نمی دیدند.می دیدم که امام به زانو روی زمین نشسته اند و پسرم علی روی دوش شان سوار است. خیلی دلم می خواست از آن صحنه ها فیلم یا عکس بگیرم، اما می دانستم که امام نمی گذارند. صمیمیت و صداقت امام با بچه ها و مادرم خیلی عجیب بود.

آیت اله مظاهری می فرمایند : من سی سال با رهبر عظیم الشان انقلاب بودم ، به جان این شخصیت بزگوار قسم میخورم مطلبی که شبه غیبت باشد از ایشان ندیدم.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif  عطوفت با کودکان : آیت اللّه معرفت: من به کربلا مشرف شده بودم که امام تشریف آوردند... . من دیدم که در بالای سر امام حسین علیه السلام نشستند و مشغول نماز شدند. رسم مردم بغداد این است که می آیند و شیرینی یا شکلات یا خرما و از این چیزها، تقسیم می کنند.امام آنجا نشسته بودند.بنده در نزدیکی ایشان نشسته بودم. بنده زاده هم با من بود که خیلی کوچک بود.آقایی شیرینی آورد و جلوی من و امام و دیگران گذاشت. امام شیرینی را برداشت و با کمال مهربانی به بنده زاده داد، زیرا به او شیرینی نداده بودند و ایشان در چنین جایی به این مسئله توجه کردند.

ادامه مطلب ...

نگاهی به عید قربان از دیدگاه امام خمینی و مقام معظم رهبری

عید، سیاست، وحدت اسلامی 
امام خمینی «تفرقه» را مشکل جهان اسلام می‏داند، و از آنجا که ایشان معتقد است که «اسلام تمامش سیاست است» با استفاده از ظرفیت‏های اسلام به دنبال چاره‏جویی و رفع این مشکل می‏باشد. یکی از ظرفیت‏ها عید قربان می‏باشد. 
امام خمینی پس از اینکه میفرمایند که در اسلام، سیاست و دیانت به هم آمیخته است تصریح میکنند؛ اسلام مثل مسیحیت و یهودیت نیست. بشنوید:

 

اسلام «مثل مذهب مسیح [نیست‏] یعنى این مذهبى که حالا دست مسیحیها هست؛ و من گمان ندارم که مسیح- علیه السلام- مذهبش این بوده است که اینها الآن مى‏گویند که هیچ کارى نداشته باشند به زندگى مردم و هیچ کارى به وضع سیاسى نداشته باشند، و همین بروند و یک زنگى بزنند و دنبال آن زنگ هم یک عبادت مختصرى بکنند و تمام بشود برود سراغ [کارش‏]. من گمان نکنم که در دنیا همچو مذهبى مذهب مسیحى باشد؛ منحرف شده است این مذاهب. مذهب یهود و همین طور مذهب نصارا انحرافات پیدا کرده است، دست در آن وارد شده است. مذهب اسلام، که سندش قرآن است و محفوظ هست، حتى یک کلمه تغییر نکرده است.»


عید، سیاست، بیداری اسلامی 

  ایشان در پیامشان به کنگره حج می‏نویسند: «عید سعید و مبارک در حقیقت آن روزى است که با بیدارى مسلمین و تعهد علماى اسلام تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمکاران و جهانخواران بیرون آیند. و این مقصد بزرگ زمانى میسر است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملتهاى زیر ستم ارائه دهند. و ملتها را با اسلام ناشناخته آشنا کنند، و فرصتها را براى این امر بزرگ سرنوشت‏ساز مغتنم شمرده و از دست ندهند. و چه فرصتى بالاتر و والاتر از کنگره عظیم حج که خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است. و مع الأسف ابعاد مختلف این فریضه عظیم سرنوشت‏ساز به واسطه انحرافهاى حکومتهاى جور در کشورهاى اسلامى و آخوندهاى فرومایه دربارى و کج‏فهمیهاى بعضى از معممین و مقدس‏نماها در تمام‏ کشورهاى اسلامى در پرده ابهام باقى مانده است.» بنابراین کاملاً روشن است که ایشان با استفاده از کنگره حج که قربانی در روز دهم ذیالحجه یکی از مناسک آن است به دنبال بیداری اسلامی و مبارزه با مستکبرین است.
وی در جمع سفیران ممالک اسلامى عید مسلمین را استقلال مسلمین می‏دانند و تصریح می‏کنند «عید مسلمین وقتى سعید و مبارک هست که مسلمین خودشان استقلالشان را و مَجدشان را - آن مجدى که در صدر اسلام براى مسلمین بود - به دست بیاورند. مادامى که مسلمین در این حال هستند، در حال تفرُّق و تشتُّت، و در حالى که همه چیزشان پیوسته به غیر است، هیچ روزى براى آنها مبارک نیست. مبارک آن روزى است که دست اجانب از ممالک ما، از ممالک اسلامى، کوتاه بشود، و مسلمین روى پاى خودشان بایستند و امور مملکتشان را خودشان به دست بیاورند.»


ادامه مطلب ...

شب قدر در کلام امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری

قدم اول برای حرف زدن با خدا چیست؟
شب‏ قدر را کسى به دعا و مناجات و گریه و توجه به خدا و نماز و استغفار و امثال این‏ها بگذراند، بعد فرداى آن روز، وقتى‏که در بین جمع مى‏آید و مردم را در خیابانها مشغول کار خودشان مى‏بیند، در دل خود بگوید: اى بیچاره‏ها! شما دیشب در چه حالى بودید، ما چه حالى داشتیم؛ شما غافل بودید! یعنى خود را از دیگران بالاتر حساب کند و این چنین بپندارد. هرکدام از این‏ها باشد، براى پیشرفت تکاملى انسان، سم قاتل است.امثال ما افراد معمولى، دچار تکبرهاى عامیانه هستیم. آن کسانى که در درجات معنوى سیر مى‏کنند و مقامات بالاترى را مى‏بینند، آن‏ها هم در هر رتبه و شأنى که باشند، ممکن است دچار تکبر و اعجاب به نفس و خودبزرگ‏بینى بشوند، که براى آن‏ها خطر عظیمى است. این، براى هرکسى در هر مرتبه‏یى، خطر است.
قدم اول در راه خدا، شکستن خویشتن و خود را فقیر و تهى‏دستِ مطلق دیدن است. یعنى انسان در عین قدرت و ثروت و علم و برخوردارى از مزایا و محاسن و خصوصیات مثبت و در اوج دارایى و توانایى، واقعاً نه به صورت تعارف خود را در مقابل خدا، نیازمند و تهى‏دست و محتاج و کوچک و حقیر ببیند. این، آن روحیه‏ى کمال انسانى است که البته باید با تمرین به این جاها رسید.( بیانات سال‏1369، ص 48)


شاخصه‏ى مهم ماه مبارک رمضان چیست؟
شاخصه‏ى مهم این ماه است- همین تحصیل تقواست. در این دعاى روزانه، بعد از نمازها مى‏خوانیم: «و هذا شهر عظّمته و کرّمته و شرّفته و فضّلته على الشّهور»؛ خداى متعال این ماه را بر ماههاى دیگر، فضیلت داده است. یکى از چیزهایى که این ماه را فضیلت داده، همین «روزه» است؛ یکى از چیزها «نزول قرآن» است؛ یکى از چیزها «شب‏ قدر» است؛ که این‏ها در همین دعا به عنوان شاخصه‏هاى این ماه ذکر شده است. (بیانات سال ‏1385، ص121)


چرا برخی از زمانها و از جمله شب قدر شرافت دارند؟
شرافت شب، ذاتى نیست؛ زیرا روز و شب، همان نور و ظلمت است و در این جهت با هم اختلاف ندارند و شب همان سیاهى و تاریکى، و روز همان روشنایى است، و لیکن شرافت اینها به واسطه حادثه‏اى است که در آنها واقع مى‏شود.مثلًا روز غدیر براى آن واقعه عُظمى و شریف بود که سعید گردید. همچنین شرافت شب قدر براى نزول قرآن است که به نحو رحمت جمعى خداوندى و به نحو قرآنیت، اسماء و صفات الهیه نازل گردیده است. و خداوند متعال در آن شب خواست که درِ رحمت عامه را به روى موجودات باز کند و تمام اسماء و صفات الهیه در آن شب در دسترس بشر گذاشته شده است. و بعد از این مرحله از نزول که به طور قرآنیت بود، در مواقع مخصوص آیات به طور تفصیل در مدت بیست و چند سال نازل گردید و لذا به مناسبت شرافت نزول آیات قرآنى، آن مواقع هم، عزیز و محترم گردیده‏اند.(امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج‏3، ص 57)


چه مناسبت‏هایی در شب قدر قرار دارد؟
مناسبت شب‏ قدر، یکى مناسبت دعا و تضرع و توجه به پروردگار است که ماه رمضان بخصوص شبهاى قدر، بهار توجه دلها و ذکر و خشوع و تضرع است. ثانیاً بهانه و مناسبتى است براى اینکه دلهایمان را با مقام والاى امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدرى آشنا کنیم و درس بگیریم. (بیانات سال‏1387، ص136)


ادامه مطلب ...