تاریخ انسانیّت، مظلومی چون امام امیرمؤمنان علی علیه السلام به خود ندیده است، اگر شرائط و اوضاع زندگانی امام امیرمؤمنان علی علیه السلام را همانگونه که بوده بررسی کنیم، این حقیقت برای همه مجسم خواهد شد. زیرا: او نخستین کسی بود که بعد از حضرت خدیجه کبری علیهم السلام به ندای آسمانی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم لبیک گفت و در همان ابتدای بعثت به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد، و اول کسی بود که به حضرت در نماز اقتدا کرد و تا چند سال تنها علی و خدیجه علیه السلام با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نماز می خواندند و «لا اله الا الله، محمّد رسول الله» می گفتند.
امام امیرمؤمنان علی علیه السلام اولین کسی بود که همه جا چون سایه همراه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود و از حضرتش دفاع می کرد و جلوی آزار قریش و مستهزئین را می گرفت.او تنها کسی بود که در «یوم الانذار» به ندای مولایش رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم لبیک گفت و آشکار در برابر چهل نفر از بستگان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ایمان آورد و اعلان وفاداری کرد و در همان جا مورد تمسخر ابولهب ها قرار گرفت.امام امیرمؤمنان علی علیه السلام کسی بود که در «شعب ابوطالب» چون پروانه به دور شمع وجود پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم می گشت و از آن بزرگوار پاسداری می کرد و تا سه سال این برنامه ادامه داشت.او تنها کسی است که در «لیله المبیت» به جای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خوابید و بدون هیچ ترس و هراسی جانش را در خطر مرگ قرار داد، به امید آنکه جان جانان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مصون بماند و پس از آن شب هم با تمام مردانگی و شجاعت در مسجدالحرام آمد و دیون پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ادا و امانت های مردم را برگرداند و عهود حضرت را وفا کرد و با فواطم (فاطمه زهرا، فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر زبیر) رهسپار مدینه شد و در هجرت به مدینه با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شریک و به وی ملحق گردید.او تنها کسی است که به جز غزوه تبوک در تمام غزوات پیامبر شرکت داشت و در هر صحنه نبردی که حاضر می شد، دشمنان به خود می لرزیدند و مسلمانان روح امید و پیروزی در کالبدشان دمیده می شد.حتی در بعضی از جنگ ها ده ها جراحت و زخم بر بدنش وارد شد، ولی در عین حال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را تنها نگذاشتد.
او تنها کسی بود که غزوه خندق در نبرد تن به تن با عمرو عبدود پیابر اکرم فرمودند برز الایمان کله الى الشرک کله».یعنى دو مظهر کامل ایمان وشرک با هم روبرو شدند و زمانی حضرت علی بر عمر بن عبدود پیروز شدند پیامبر فرمودند : «ضربة على یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین».ارزش ضربتى که على در روز خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جهانیان برتر است . او تنها کسی که پیامبر در جنگ خیبر فرمودند:فردا پرچم را به دست کسى مىدهم که خدا و پیامبر او را دوست دارند.افسران و فرماندهان عالیقدر اسلام در آرزوى نیل به چنین مقامى بودند.فرداى آن روز، پیامبر على را خواست و پرچم را به او داد و خدا در پرتو جانبازى على پیروزى بزرگى نصیب ما نمود. امام امیرمؤمنان علی علیه السلام تنها کسی بود که پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و سلم بهترین زنان عالم، و فاطمه زهرا علیها السلام را به ازدواج او در آورد و ده ها بار او را به عنوان وزیر، جانشین و امام بعد از خودش به مردم معرفی کرد. او تنها کسی بود که روزى که قرار شد پیامبر با سران نجران به مباهله بپردازد، پیامبر دست على و فاطمه و حسن و حسین را گرفت و گفت: «اللهم هؤلاء اهلی»او تنها کسی بود که چندین آیه قران در شان او نازل شد ( آیه تبلیغ ,آیه اولو الامر , آیه ولایت , آیه مباهله , آیه اطعام و .... ) . اما حضرت علی (ع) مظلومیتی دارد به بلندای نام خودشان ....
ادامه مطلب ...
تاریخ ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)
در تاریخ ازدواج علی (ع) و حضرت زهرا (س) اختلاف است و کسی که قدیمیترین تاریخ را نقل کرده، یعقوبی میباشد که نوشته است: رسولالله دو ماه پس از ورود به مدینه حضرت زهرا (س) را به تزویج حضرت علی (ع) در آورد؛کلینی در روضه کافی با سندی از سعید بن مسیّب نقل میکند که در مورد هجرت گفت:
به علی بن حسین (ع) گفتم: چه وقت رسول الله (ص) حضرت فاطمه (س) را به حضرت علی (ع) تزویج کرد؟ فرمود: یک سال پس از هجرت به مدینه و در آن هنگام فاطمه نُه ساله بود. این اختلاف از اختلاف در تاریخ ولادت فاطمه (ع) نشأت گرفته است. بنابر نظر برخی حضرت فاطمه (ع) پنج سال پس از بعثت به دنیا آمد و هشت سال با پدرش در مکه ماند سپس به مدینه هجرت کرد و دو سال پس از ورود به مدینه، پس از جنگ بدر، با على (ع)، ازدواج کرد. اما برخى می گویند فاطمه (ع) در سال دوم بعثت به دنیا آمد، بنابراین سن وى به هنگام ازدواج ده یا سیزده سال بوده است. و برخی از اهل سنت، با توجه به دیگر شواهد تاریخی، سن حضرت فاطمه (ع) هنگام ازدواج را، 15 سال و نیم و برخی دیگر 18 سال و سن امام علی (ع) را 21 سال دانسته اند.در خصوص روز و ماه عقد و ازدواج آن حضرت نیز، اقوال مختلفى نقل شده است:گفتنی است که با توجه به تاریخ تولد حضرت فاطمه (س) که در آن نیز اختلاف است؛ برخی از اقوال ذکر شده است.
ادامه مطلب ...«آیه تطهیر سند معصومیت اهل بیت علیه السلام»
آیه شریفه « إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا » [احزاب/33] ؛ خدا می خواهد پلیدی را از شما دورکند و شما را چنان که باید پاک دارد
از آیات محکم کلامالله مجید است که علاوه بر روایات فراوان شیعه، به گواهی احادیث بیشمار منقول از طریق اهل سنت نیز در شأن پنج تن آل عبا نازل شده است . این آیه روشن الهی که به « آیه تطهیر» نامبردار است، حقیقت انسانهای والایی را ترسیم میکند که با گذر از عوامل مادی و خاکی، به عالیترین مرزهای عصمت و طهارت دست یافته،گوهر انسانیت را تنها به بهای رضوان الهی و خشنودی خداوند معامله کردند ؛ به گونهای که اگر فضیلت و تقوای همه انسان ها یک جا جمع شود،قطرهای در برابر دریای بیکران فضائل آنها بیش نخواهد بود. اینان همان مفسران حقیقی کلامالهیاند که در بیان منزلت رفیع و جایگاه بس بلندشان فرمود:« إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ » .
این آیه در سوره احزاب و در ضمن آیهای قرار دارد که خطاب صدر آیه متوجه زنان پیامبر است و همین امر سبب گردیده است برخی به القای شبهه پرداخته، نزول آن را در شأن اهل بیت انکار کنند یا زنان پیامبر را نیز در زمره آنان قرار دهند. اصل آیه چنین است:
« وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ؛ و درخانههایتان قرار و آرام گیرند و همانند زینت نمایی روزگار جاهلیت پیشین زینت نمایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خداوند و پیامبر اطاعت نمایید . همانا خداوند میخواهد که از شما اهل بیت هر پلیدی [احتمالی و شبهه] را بزداید و چنان که شاید و باید پاکیزه بدارد.»2
آیه 28 تا آیه 34 سوره احزاب، درباره زنان پیامبر و تکالیف و وظایف آنان سخن گفته و به صورت خطاب مستقیم و با تعبیر « یا نساء النبی » ، یا به گونه خطاب غیر مستقیم و با تعبیر « یا ایهاالنبی قل لازواجک » آنان را مخاطب قرار داده، وظایف سنگین آنها را بیان فرموده است . همین امر موجب شده است تا گروهی از مفسران متعصب یا مغرض در صدد توجیه آیه برآمده، زنان پیامبر را هم مشمول اهل بیت قرار دهند؛ در حالی که با نگاهی اجمالی به آیه تطهیر و آیات قبل و بعد آن به خوبی میتوان به این حقیقت پی برد که هر گاه مخاطب قرآن زنان پیامبر هستند ،تمامی ضمایر به صیغه جمع مؤنث آمده ،حال آن که همه ضمایر در آیه تطهیر به صورت جمع مذکر است و این خود بهترین دلیل است که مخاطبان آیه، گروهی غیر از زنان پیامبرند.
http://www.tebyan.net/
http://tebyan-darmian.blogfa.com
مباهله، گواه روشن حقانیت اهل بیت علیهم السلام
این روایت را احمد بن حنبل و دیگر بزرگان اهل سنت با تعبیرات مختلف و سندهاى متعدد نقل کردهاند که سند روایت احمد بن حنبل و طحاوى معتبر است:
1123 (978)- [1123] حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ طَیْفُورٍ، قثنا قُتَیْبَةُ، نا یَعْقُوبُ، عَنْ سُهَیْلِ بْنِ أَبِی صَالِحٍ، عَنْ أَبِیهِ، أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ، قَالَ:
«لَقَدْ أُوتِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثَلاثًا، لأَنْ أَکُونَ أُوتِیتُهَا أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِعْطَاءِ حُمْرِ النَّعَمِ جِوَارُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِی الْمَسْجِدِ، وَالرَّایَةُ یَوْمَ خَیْبَرَ، وَالثَّالِثَةُ نَسِیَهَا سُهَیْلٌ»
عمر بن خطاب گفت: به على بن أبى طالب (علیه السلام) سه ویژگى داده شده است که اگر من آنها را داشتم، از داشتن شترهاى سرخ مو بهتر بود: همسایهگى رسول خدا در مسجد، دادن پرچم در روز خیبر. سومى را سهیل فراموش کرد.
الشیبانی، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاى241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2 ص 659، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م؛
الطحاوی الحنفی، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاى321هـ)، شرح مشکل الآثار، ج 9 ص 182ـ 183، تحقیق شعیب الأرنؤوط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، 1408هـ - 1987م.
از روات بخارى و مسلم:
قتیبة بن سعید بن جمیل بفتح الجیم بن طریف الثقفی أبو رجاء البغلانی... ثقة ثبت من العاشرة مات سنة أربعین عن تسعین سنة ع
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تقریب التهذیب، ج1 ص454، رقم: 5522
، تحقیق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشید - سوریا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.
از روات بخارى و مسلم:
یعقوب بن عبد الرحمن بن محمد بن عبد الله بن عبد القاری بتشدید التحتانیة المدنی نزیل الإسکندریة حلیف بنی زهرة ثقة من الثامنة مات سنة إحدى وثمانین خ م د ت س
تقریب التهذیب ج1 ص608، رقم: 7824
از روات بخارى و مسلم:
151 سهیل بن أبی صالح ذکوان السمان ع أحد العلماء الثقات وغیره أقوى منه وقد روى عنه مالک قال البخاری سمعت علیا یقول کان قد مات له أخ فوجد علیه فنسی کثیرا من حدیثه قال الحاکم قد یجد المتبحر فی الصنعة ما ذکره علی أخرجه مسلم فی الأصول وفی الشواهد
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، ذکر أسماء من تکلم فیه وهو موثق، ج1 ص96، تحقیق: محمد شکور أمریر المیادینی، ناشر: مکتبة المنار - الزرقاء، الطبعة: الأولى، 1406هـ. ادامه مطلب ...به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیت الله سبحانی این مرجع تقلید در این نوشتار به شبهات مطرح شده در خصوص ایرانی بودن مکتب تشیع مستدل و محکم پاسخ گفتند.بر اساس یافتهها و ادله قطعی تشیع در عصررسول خدا(ص) هستی پذیرفته و بذر آن به وسیله خود پیامبر(ص) افشانده شده است و گروهی در زمان پیامبر(ص) و پس از رحلت وی، به نام شیعه علی(ص) شناخته میشدند و همگی این گروه، از تبار عرب عدنانی یا قحطانی بودند.
|
*نظر مستشرقان
ولی برخی از مستشرقان، غافل از ریشههای تشیع، آن را زاییده فکر ایرانیان دانسته و میگویند: در جامعه ایرانی شاهان سلطنت میکردند و سلطنت آنان موروثی بود، ایرانیان نیز پس از ورود به اسلام، اصل خود را در مورد اسلام پیاده کرده و علی و فرزندان او را وارث پیامبر دانستند، بر این اساس، هر امامی، وارث امام پیشین بوده و از این طریق اصل وراثت حکومت را محفوظ نگاه داشتند.
*رد نظریه مستشرقان
این اندیشه به قدری نارسا و بیپایه است که اصلا نباید آن را جزو فرضیهها شمرد.
اولا در امتهای گذشته که نبوت بالاترین مقام دینی است، به ظاهر موروثی بود، چنان که قرآن میفرماید:« أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آَتَیْنَا آَلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآَتَیْنَاهُمْ مُلْکًا عَظِیمًا»[1]
یا این که نسبت به پیامبر(ص) و خاندانش بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد میورزند، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و حکومت عظیمی در اختیار آنان نهادیم....
آنگاه که ابراهیم به مقام امامت رسید، از خدا خواست امامت را در ذریه او نیز قرار دهد، خدا نیز با درخواست او موافقت کرد اما مشروط بر این که در میان فرزندان صالح و عادل او قرار گیرد چنان که میفرماید:
« وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»[2]
ادامه مطلب ...