تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

مسجد مقدس جمکران ؛ افراط‌ها و تفریط‌ها

به نام خدا

سلام


در ابتدای این یادداشت، تذکر این نکته ضروری است که: آنچه از این قلم می‌تراود از اندوخته‌ای متواضع نشأت می‌گیرد؛ لذا احتمال بسیار دارد که کاستی‌هایی داشته باشد؛ بنابراین راهنمایی اهل فضل و نظر، صاحب‌قلم را مرهون و ممنون خواهد کرد.

و اما مسجد مقدس جمکران:

در سال 373 هجری قمری، حضرت صاحب الامر (عج) دستور احداث مسجدی را در "قریه‌ جمکران" واقع در حدود یک فرسخی شهر قم صادر فرمودند. این مسجد سالیان دراز در ابعادی کوچک وجود داشت و مورد توجه علماء بزرگ، روحانیون و متدینین بود ؛ اما توده مردم توجه خاصی به آن نداشتند.

اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رویکرد دوباره و عام مردم به معارف و نمادهای مذهبی، توجه به این مسجد بیشتر و بخصوص در دهه اخیر، این توجه ده‌ها برابر شد ؛ تا آنجا که طرح‌های متعدد توسعه مسجد همچنان پاسخگوی سیل جمعیت مشتاق نیست.

این امر باعث گردید که مسجد جمکران، همانند هر پدیده‌ی مورد توجه دیگر، دستخوش افراط‌ها و تفریط‌ها قرار گیرد. در این نوشته تلاش می‌کنیم به برخی از این کژی‌ها اشاره و زمینه‏ای برای اصلاح آنها ایجاد نماییم:

تفریط ها :

1. اصالت مسجد

تفریط‌هایی که گاه در مورد این مسجد به چشم می‏خورد، از "تشکیک در اصالت آن" ناشی می‌گردد. لذا گاهی حتی از "برخی خواص" شنیده می‌شود که: «مسجد جمکران بر مبنای یک خواب بنا شده است و خواب حجیت ندارد». حال آنکه هر دو گزاره این جمله مورد اشکال است:

اولا)  مسجد جمکران بر مبنای یک خواب بنا نشده است. تصور فوق، شاید از عدم دقت در واقعه تشرف «حسن بن مثله جمکرانی» به محضر امام زمان (عج) ناشی باشد.

مطابق آنچه مورد وثوق علماء و بزرگان قرار گرفته است، حسن بن مثله در منزل خود استراحت می‏کرد که ناگاه چند نفر از مردم به در خانه وی آمدند و او را از خواب بیدار کردند و گفتند: «برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت کن که تو را طلب نموده است.» وی نیز از بستر برمی‌خیزد و بقیه ماجرا، در "بیداری" اتفاق می‌افتد؛ او به خدمت حضرت حجت (عج) می‏رسد و ایشان دستور ساخت این مسجد در این زمین مخصوص را به وی می‌دهند و دلیل و نشانه‌اى نیز قرار می‌دهند تا مردم حرف حسن بن مثله را قبول کنند و وی را تکذیب ننمایند.

صحت ادعای حسن بن مثله با نشانه‌ای که امام (عج) قرار داده بوند ـ شفا گرفتن بیماران پس از خوردن ولیمه‌ای خاص ـ ثابت شد و نقل این واقعه از سوی «شیخ صدوق» مؤید دیگر آن است. آیة الله حاج شیخ مرتضى حائرى (فرزند آیةالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى احیاگر حوزه علمیه قم) در این باره گفته‌اند: «داستان مسجد جمکران که در بیدارى واقع شده در کتاب تاریخ قم از صدوق، نقل شده است. مرحوم آقاى بروجردى که مرد دقیق و ملاّیى بود، مى‏فرمود: این داستان در زمان صدوق واقع شده و اینکه او نقل کرده است دلالت بر کمال صحت آن دارد».

لذا بر خلاف ادعای فوق، مسجد جمکران بر مبنای یک خواب ساخته نشده است.

ثانیا) اگر چه خواب به لحاظ فقهی حجیت ندارد و الزام‏آور نیست؛ اما نزد محدثان و متکلمان شیعه ثابت است که خواب دیدن پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) ـ اگر ثابت شود که حتماً همان حضرات بوده‌اند و توهم نبوده است ـ از نوع خواب دروغین نیست؛ بلکه از جنس رؤیای صادقه است. امام صادق (ع)  فرموده است: «پدرم از جدش از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نقل کرده که فرمود: هر کس مرا در خواب بیند ، به یقین مرا دیده است ، زیرا شیطان نه به صورت من و نه به صورت یکى از اوصیای من و نه به صورت یکى از پیروان آنان ظاهر نمى‏شود». علامّه مجلسى در شرح این حدیث مى‌نویسد: «این خبر دلالت دارد که هرگز شیطان  به صورت پیامبر و امامان معصوم (ع) بلکه در صورت و شکل شیعیان آنها ظاهر نمى‏گردد» سپس اضافه مى‌کند: «شاید مراد از شیعیان در اینجا، شیعیان و پیروان خالص آنها همانند سلمان و ابوذر باشد».(1)

بنابراین حتی اگر دستور ساخت مسجد در خواب صادر می‌شد ـ که دوباره تأکید می‌کنم اینگونه نبوده و در بیداری صادر شده است ـ باز هم بلااشکال بود.

ثالثا) صِرف بنای یک مسجد، با توجه ویژه به یک منظور یا نام خاص، امری نیست که نیاز به سند و دستور و روایت قطعی داشته باشد؛ بلکه ساخت آن با تصمیم شخصی نیز مسأله‌ای کاملا عقلایی است. همانگونه که اکنون عقلای جهان، بناهای یادبودی به نام شهدای گمنام یا افراد خاص می‌سازند و در مناسبت‌های مختلف در آن اجتماع و مراسمی برگزار می‌کنند. بنابراین، حتی اگر این مسجد، دستور خاصی نیز نداشت ـ  که اکنون دارد ـ باز هم می‌توانست منتسب به حضرت حجت (عج) باشد و مورد توجه قرار گیرد ؛ البته بشرطها و شروطها که در ادامه خواهد آمد.

رابعاً ـ ‌توجه علمای بزرگ و طراز اول شیعه و تشرف مکرر آنان به این مسجد، ما را از جستجوی دلیل خاص مستغنی می‌سازد ؛ شخصیت‌های بزرگی نظیر حضرات آیات «حائری یزدی»، «حجت کوه‌کمره‌ای»، «محمدتقی خوانساری»، «بروجردی»، «گلپایگانی»، «مرعشی نجفی»، «اراکی»، «خامنه‌ای» و «مکارم شیرازی». طلبه‌های قدیمی‌تر به یاد دارند که مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی هرگاه با مسأله‌ی مهم و لاینحلی مواجه می‌شد یا در اموری مثل رفع نیازهای مادی طلاب با مشکل مواجه می‌گردید شخصی را برای عبادت و درخواست حل مشکل به این مسجد بابرکت گسیل می‌داشت و نتیجه می‌گرفت.

2. عرض حاجت

یکی دیگر از تفریط‌هایی که گاه از سوی برخی خواص در این مورد شنیده می‏شود، مسأله " عریضه‌نویسی به امام (ع)" است.

مطابق آیات محکم قرآن کسانی که جان خویش را در راه خدا فدا کردند زنده‌اند.(2)  همچنین مطابق دلایل روایی و مستندات تاریخی، تمامی ائمه اطهار(ع) ـ به جز حضرت حجت (عج) ـ به شهادت رسیده و به مرگ طبیعی از دنیا نرفته‌اند. بنابراین عرض حاجت به آن بزرگواران، به مقتضای زنده و شنونده بودنشان، ایراد عقلی و شرعی ندارد؛ البته با این نیت که آنان، مستقل در برآورده کردن نیازهای ما نیستند بلکه به دلیل جایگاه برگزیده‏ای که نزد خداوند متعال دارند می‌توانند حاجت ما را بخواهند و  شفاعت ما را بطلبند. مانند آنچه حضرت یعقوب (ع) برای فرزندان خود انجام داد.(3)

حال، اگر عرض حاجت به پیامبر و امامان از دنیا رفته، منع عقلی و شرعی نداشته باشد، ابراز نیازهای مادی و معنوی به امام زنده و مهدی حی (عج) به طریق اولی، جایز و عقلایی خواهد بود.

ابراز حاجت نیز به شکل متعارف، به دو نحوه کتبی و شفاهی صورت می‌گیرد؛ یعنی انسان می‌تواند بی‌پرده و مستقیم در مقابل ضریح امام ـ  یا حتی فرسنگ‌ها دورتر از مضجع وی ـ بایستند و هر آنچه دل تنگش می خواهد بگوید؛ یا آنکه آنچه در دل دارد و از گفتن آن حیا می‌کند یا قادر به بیانش نیست را در کاغذی بنویسد و پیامبر(ص) و امام (ع) را مخاطب قرار دهد. مهم این است که مطابق معتقدات ما، معصومان (ع) شاهد و ناظر اعمال ما هستند و سلام ما را بی‏پاسخ نمی گذارند ؛ همانگونه که در اذن دخول حرم ثامن الحجج می‌خوانیم: «اللهم إنی ...اعلم ان رسولک و خلفائک علیهم السلام احیاء عندک یرزقون یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردّون سلامی و انک حجبت عن سمعی کلامهم و فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم ـ بارالها من آگاهم که پیامبرت و جانشینانش زنده‌اند و در نزد تو روزی می‌خورند، مرا می‌بینند و صدایم را می‌شنوند و سلامم را پاسخ می‌گویند، اما تو گوش‌هایم را از شنیدن صدای آنان پوشاندی و لذت مناجاتت را به من چشاندی».

صد البته باید دانست که ابراز حاجت به محضر معصوم(ع) نیز همانند دعا به پیشگاه خداوند است که شاید اجابت شود و شاید صلاح در عدم اجابت آن باشد.

اما اینکه در راه این عرض حاجت، مثلا برای "چاه جمکران" ارزش و تقدس خاصی قائل شویم، بحثی دیگر است که در بخش افراط ها بدان خواهم پرداخت.


افراط ها :

با وجود تمامی آثار و برکات شمرده و ناشمرده‌ی مسجد مقدس جمکران، نمی‌توان و نباید از افراط‌هایی نیز که درباره آن مشاهده می‌شود چشم پوشید؛ بلکه وظیفه امثال نگارنده، تذکر درباره آنهاست، مانند:

1. سفر به جمکران، بدون زیارت حضرت معصومه  )س)

حضرت امام صادق علیه السلام درباره مقام حضرت فاطمه معصومه (س) و شهر قم فرموده‌اند: « وان لنا حرماً و هو بلدة قم و ستدفن فیها امراة من اولادی تسمی فاطمه فمن زارها وجبت له الجنة ــ ما اهل بیت حرمی داریم و آن سرزمین قم است و بانویی از فرزندان من به نام فاطمه در آنجا به خاک سپرده می‏شود، هرکس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می شود».(4)

امام هشتم (ع) نیز درباره زیارت خواهر مکرمشان فرمودند : «من زار المعصومة بقم کمن زارنی ــ هرکس معصومه را در قم زیارت کند مانند این است که مرا زیارت کرده است». (5) فضیلت و ثواب زیارت امام رضا (ع) نیز بر کسی پوشیده نیست؛ از جمله اینکه هر کس آن امام را ـ با معرفت ـ زیارت کند، حضرت ضامن شده است روز قیامت در سه موضع سخت (هنگامی که نامه‏های‏اعمال داده می‌شود، نزد صراط و نزد میزان) به فریاد او برسد.(6)

نیز امام جواد (ع) فرمودند: «من زار عمّتی فلهُ الجنّه ـ هر کس عمه‌ام (حضرت معصومه) را زیارت کند بهشت از آن اوست».(7)

اما با وجود این همه فضیلت برای زیارت این کوثر کویر، با کمال تأسف شاهدیم که در چند سال اخیر برخی کاروان های زیارتی، زائران را مستقیم به مسجد جمکران می‏برند و مستقیما به مبدأ باز می‏گردانند بدون آنکه توفیق زیارت حضرت معصومه (س)  را داشته باشند . یعنی اینکه متأسفانه مسجد جمکران، برای برخی از علاقه‏مندان اهل‏بیت (ع) ، وسیله سلب توفیق شده است ؛ آن هم توفیق زیارت کسی که پاداش زیارتش بهشت برین است.

این امر در برهه اخیر آنچنان شیوع پیدا کرد که «شورای فرهنگ عمومی استان قم» را برآن داشت تا با انجام یک نظرسنجی میدانی، درصد کاروان های اینچنینی را جستجو کند.

بدون شک، این پدیده از بزرگنمایی‏هایی حاصل شده که درباره «حاجت‏دهی در این مسجد» صورت گرفته است، و نیز از «پدیده ملاقات‏گرایی» که بررسی آن، خود مجالی جداگانه می‏طلبد.

2. چله گرفتن‌های غیر مستند

محدث نوری (ره) در کتاب شریف نجم الثاقب، رفتن چهل شب چهارشنبه به «مسجد سهله» یا چهل شب جمعه به «مسجد کوفه» را از جمله عبادات مشروعه می‌داند که در نزد صالحین و متدینان، معروف، مجرب و مورد عمل بوده است.(8) همو در همین کتاب می‏نویسد: اما زیارت سید الشهداء (ع) در چهل شب جمعه و امثال آن ، نه برای عدد مذکور و نه برای آن عمل هیچ سند مخصوصی وجود ندارد. (9)

بنابراین چله‌نشینی‌ها، چله گرفتن‌ها و یا زیارت مساجد در چهل شبِ خاص از ایام هفته، به نحو منصوص و مأثور، تنها اختصاص به مسجد سهله و کوفه دارد و درباره جای دیگری وارد نشده است .

البته می‌توان با نذر ، عهد یا نیت شخصی ـ بدون اعتقاد به کسب نتیجه خاص ـ  اینگونه اعمال را در مسجد جمکران یا هر مکان مقدس دیگری به جای آورد. مثلا شخصی نذر کند که اگر حاجتم برآورده شد چهل شب جمعه در مسجد محله‌مان زیارت عاشورا بخوانم. مشکل وقتی است که انسان با انتظار نتایج قطعی، اقدام به چله‌گرفتن‌های بدون سند کند. کمترین آفت این چله‌گرفتن‌های بدون مدرک، وقتی ظاهر می‏شود که افراد ـ مخصوصا دختران و پسران جوان و معصوم ـ با هدف رسیدن به نتایج خاص، این اعمال را که با مشقات مختلف و رنج سفر در سرما و گرما همراه است، انجام می‏دهند و وقتی پس از پایان آن، نتیجه مورد نظرشان را نمی‌گیرند نسبت به بقیه معارف و دستورات دینی نیز بی‌اعتماد می‏شوند . حال آنکه عمل آنها از ابتدا مورد اشکال بوده است .

3. زیارت شب چهارشنبه 

همچنین است داستان سه‏شنبه شب‏ها و شب‏های چهارشنبه . آنچه درباره اعمال شب چهارشنبه  وارد شده و به وجود مقدس حضرت صاحب (عج) مربوط می شود منحصر به "مسجد سهله " در عراق است و هیچ روایت ، توقیع یا دستوری درباره رفتن به مسجد جمکران در شب های چهارشنبه  وجود ندارد.(10) حتی خود واقعه تشرف حسن بن مثله نیز در شب سه‌شنبه بوده نه چهارشنبه.

 عبادت در مسجد جمکران، همانند هر مسجد دیگری، در هر یک از شب‏های هفته با فضیلت است و در شب و روز جمعه ، با فضیلت‏تر. بنابراین، تبلیغات درباره شب چهارشنبه جمکران اساس مذهبی و روایی ندارد و اگر بنا باشد که یک شب خاص از ایام هفته را برای عبادت در این مسجد انتخاب کنیم ، بی‏شک شب جمعه بهتر از شب‏های دیگر است.

البته در سالهای اخیر، مسؤولان این مسجد از اجتماع شب‏های چهارشنبه برای برگزاری مراسم دعای جمعی و جلسات وعظ و ارشاد دینی بهره می‏گیرند که امری نیکوست و نوعی " مدیریت زمان و اذهان " به شمار می‌رود ؛ اما در همین جلسات باید به علاقمندان امام (عج) گوشزد شود که مناسک مروی و مأثوری برای شب چهارشنبه‌ی این مسجد وجود ندارد و آنها می‏توانند این عبادت را در هر یک از روز و شب های دیگر نیز انجام دهند. اگر این حقیقت برای زائران روشن شود ، اولاً آنان از جهل مرکب نسبت به اعتقادی که به این شب خاص دارند خارج می‏شوند و ثانیاً جمعیت عظیمی که در شب های چهارشنبه به این مسجد هجوم می آورند در تمام ایام هفته پخش می‏شود که این امر، هم باعث رونق دائم جلسات دینی این محل می‏گردد، هم باعث رفاه خود عبادت کنندگان می‏شود و هم به مسؤولان مسجد در ایجاد نظم و خدمات‏دهی بیشتر یاری می‏رساند.

4. کمبود امکانات و زیارت نیمه شعبان

بی‏شک توجه مردم ایران و جهان به مسأله مهدویت در سال‏های اخیر قابل قیاس با سالهای دور نیست . این توجه که مرهون انقلاب اسلامی، ولایت فقیه  و خون شهداست، هم در بین خواص و هم در بین عوام دیده می‏شود.

دربین «خواص»، پرداختن علمی، فکری و هنری به مسأله مهدویت در سال‏های اخیر رشد قابل توجهی داشته است؛ که نمونه‌هایی از آن در همایش‏ها، نمایشگاه‌ها و جشنواره‏هایی مانند "گفتمان مهدویت"، "تبسم ظهور"، "آخرین منجی"، "بررسی ابعاد وجودی امام زمان"، "دکترین مهدویت" و "طلیعه ظهور" قابل لمس است.

رشد جلسات دعای ندبه و عزیمت توده‏ای به جمکران نیز نشانه‏هایی از گرایش جدید به مهدویت در بین «عوام» است ؛ تا آنجا که در شب و روز نیمه شعبان ، جمعیتی میلیونی به سوی شهر قم سرازیر می‏گردد.

در این میان با وجود زحماتی که تولیت مسجد مقدس جمکران و مسؤولان گوناگون این منطقه در سال‏های اخیر کشیده‏اند و طرح های متعدد توسعه‏ای که اجرا شده است ، هنوز نه شهر قم و نه خود منطقه جمکران ، یارای پذیرش این همه زائر مشتاق را ندارد.

نتیجه اینکه راه بندان طولانی و عدم امکانات متناسب با جمعیت میلیونی ، نه تنها مانع از درک عبادات شب نیمه شعبان می‌گردد بلکه حتی سیستم آبرسانی توان پاسخگویی به زائران را ندارد و آنها مجبورند برای وضو ساختن و جلوگیری از قضا نشدن نماز صبح ، به خرید بطری‏های آب معدنی روی آوردند!

این در حالی است که مطابق روایت رسیده از امام باقر (ع) شب نیمه شعبان بعد از شب قدر ، با فضیلت ترین شب سال است و امام زین العابدین (ع) این شب را احیاء می‌گرفت و در آن دعا و استغفار می‌کرد.(11)

از جمله اعمال این شب پر ارزش، احیاء، دعا، نماز، توبه، زیارت امام حسین (ع) ، دعای کمیل، صلوات مخصوصه، ذکر تسبیحات اربعه و نماز جناب جعفر طیار است و در هیچ منبعی، ذکری از مسجد جمکران در اعمال این شب وجود ندارد .

بله، اگر انسان توان این را داشته باشد که این احیاء و عبادت را در یک مسجد یا مکان مقدس به جای آورد البته بافضیلت‌تر خواهد بود و اگر در مسجد جمکران باشد ، با حضور قلب بیشتر انجام خواهد شد. اما به شرط آنکه انسان به مسجد برسد!

آیا حیف نیست که فرصت گرانبهای این شب عظیم را در راه‌بندان طولانی جاده‌های منتهی به جمکران از دست دهیم و یا آنچنان در ازدحام اعصاب‌فرسای جمعیت و اتومبیل گرفتار شویم که به فرض رسیدن به مسجد و پیدا کردن چند متر جا هم دیگر حال دعا و عبادت برایمان نماند؟

خبرگزاری مهر خبر از حضور 3 میلیون زائر در قم در این روز و شب داده است. ناگفته پیداست که ساختار شهرسازی و امکانات گردشگری قم و جمکران توان پاسخگویی به این جمعیت را ندارد. این امر را پیش از این، امام جمعه محترم قم نیز گوشزد فرموده‌اند. به نظر نگارنده، اولین نهادی که باید مانع از این "حضور غیرمتعارف" و "نامتناسب با امکانات" در آن شب و روز مخصوص در مسجد جمکران شود، خود مسؤولان محترم این مسجد هستند که باید ارشادات لازم را در ایام نزدیک به نیمه شعبان به مردم داشته باشند.

در وهله بعد نیز رسانه ملی باید در این زمینه به روشنگری بپردازد و مانع از آن شود که علاقه‌مندان به اهل‌بیت (ع) به دلیل عدم اطلاع کافی، توفیق بزرگ دعا و عبادت در شب نیمه شعبان را از دست دهند ؛ نه اینکه خود برای پر کردن کم‏هزینه‏تر آنتن، با تبلیغاتی بی‌پشتوانه به این امر دامن زند.

5. چاه جمکران

همانگونه که در بخش «تفریط‌ها» نوشتم، عرضه حاجت به محضر ائمه اطهار (ع) ـ کتبی یا شفاهی ــ امری مشروع و معقول است .

اما درباره نوشتن حاجت به صورت کتبی، مجلسی در تحفة الزائر و سبزواری در مفاتیح النجاة آورده‌اند: «هر کس حاجتش را به شکل کتبی ابراز کرد ، آن را در ضریح یکی از ائمه (ع) بیندازد یا آنکه آن را ببندد و از خاک پاک، گل بسازد و آن را داخل آن گذارد و در رودخانه، برکه یا چاهی عمیق بیاندازد و بداند که به حضرت صاحب الزمان (عج) خواهد رسید».(12)

خود امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ فرموده‌اند که: «ما از حال شما بی‌اطلاع نیستیم و شما را فراموش نمی‏کنیم»(13) بنابراین، راز و نیاز با حضرت، شفاهی صورت گیرد یا مکتوب ، در رود انداخته شود یا در سینه بماند به ایشان خواهد رسید ؛ لذا شاید دلیل دستور بالا ـ در راستای «ستار بودن» خداوند و حجتش ـ این باشد که اسرار مردم حفظ گردد و اگر شخصی از محضر امام خواهشی داشت یا ابراز نیازی کرد، این خواسته و نیازِ مکتوب به دست دیگران نرسد و آبروی وی را نریزد. از اینرو دستور داده‏اند تا عریضه در گِل پاک پیچیده شود تا سنگین شده، در اعماق نهر و برکه و چاه فرو رود و به دست نااهلان نیفتد.

به هر حال ـ فلسفه این دستور هر چه باشد ـ خصوصیتی برای چاه جمکران وجود ندارد بلکه همانطور که خواندید، آن عرض حاجت را می‌توان به هر نهر و برکه و چاه عمیقی سپرد و اطمینان داشت که حضرت (عج) از محتوای آن با خبر خواهد شد.

از این‌رو لازم است این تعالیم به مردم انتقال داده شود تا ناگهان برای یک چاه، تقدسی غیرشرعی و غیر عقلانی ایجاد نگردد ؛ آنگونه که چندی پیش یکی از دوستان روحانی که از سفر تبلیغی به قم بازگشته بود با خود محموله‌ی نسبتاً سنگینی آورده بود که از او خواسته بودند در چاه جمکران بیاندازد!

نمونه این تعلیم و روشنگری چند سال پیش از سوی «حضرت آیة الله مکارم شیرازی» و درباره همین مسجد انجام شد ؛ زمانی که دور محراب این مسجد، شیشه‌ای ضریح‌مانند تعبیه گردید و برخی عوام و عوام‌زده نیز از آن استقبال کرده و به آن تبرک می‏جستند (!) اما با اقدام بموقع این مرجع معظم تقلید، از رشد انحرافی بزرگ پیشگیری گردید.

6. مقاصد دیگر در پوشش زیارت

همانطور که در ابتدای این یادداشت آوردم برای نوشتن اصل این مقاله ، تردید بسیار داشتم و سرانجام با تشرف به حرم حضرت معصومه (س) و توسل به ایشان و نیز استمداد از خود حضرت (عج) آن را نگاشتم. اینک برای نوشتن این سطرهای آخر نیز با خود کلنجار فراوانی رفتم که چگونه آن را مطرح نمایم ؟

می‏دانیم که بسیاری از والدین مذهبی ، بدرستی، رفت و آمدها و دوستی‏های فرزندانشان را کنترل می‏کنند و مراقب‏اند که آنان ــ مخصوصا وقتی پای جنس مخالف به میان کشیده می‏شود ــ ارتباطات ناصحیحی نداشته باشند. بنابراین در برابر بسیاری از خواسته‏های فرزندان برای سفر، اردو، میهمانی، و مانند آن، اصطلاحا گارد می‏گیرند، مقاومت می‏کنند و وسواس به خرج می‏دهند. اما گارد همین والدین در برابر مراسم مذهبی و سفرهای زیارتی باز است و براحتی ـ و حتی با خوشحالی ـ اجازه حضور فرزندانشان را در این برنامه‏ها صادر می‏کنند.

متاسفانه برخی از جوانان و نوجوانان نیز از این نقطه ضعف والدین متدین بهره می‏گیرند و به بهانه سفر به قم و جمکران ، قرار و مدارهای پنهانی و شبهه‏ناک خود را در پوشش این سفرها به انجام می‏رسانند. این بی‌شک گناهی مضاعف است و ناخشنودی صاحب مسجد (عج) را نیز به همراه دارد.

نگارنده شخصا دختر و پسری را می‏شناسد که چندین سال با کاروان‌های زیارتی از تهران به جمکران می‌آمدند تا در اینجا ساعتی از مصاحبت یکدیگر لذت ببرند. این دوستی غیر شرعی سرانجام به ازدواجی کوتاه‌مدت و طلاقی تلخ انجامید که هنوز بر روح و روان آنان اثر سوء خود را باقی گذاشته است.

نمی‌دانم که با این آفت چگونه باید مقابله کرد؛ اما می‌دانم که والدین نباید فرزندان جوان خویش را بتنهایی و با خیالی آسوده راهی این نوع سفرها کنند بلکه باید خود نیز آنان را در این زیارت همراهی نمایند تا ثواب بردن به کباب شدن تبدیل نگردد.

7. ملاقات گرایی

تلاش برای دیدار با امام زمان (عج) و گذاشتن تمام همّ و غمّ خویش برای رسیدن به این هدف و در نتیجه، غفلت از فلسفه دین و مقتضیات تدین، آفت دیگری است که پرداخت کامل به آن، مجالی مستقل و موسّع می‏طلبد.

امید که با تعجیل در فرج، افراط و تفریط‏های ما به اعتدال گراید؛ همانگونه که خداوند ما را "امت وسط " و "اسوه آدمیان" اراده کرده است.(14)

پی‌نوشت‌ها :

1. علامه محمدباقر مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی ؛ ج 58، ص 176 .

2. سوره مبارکه آل‌عمران ، آیه 169.

3. سوره مبارکه یوسف ؛ آیه 98.

4. مجلسی ؛ همان ؛ ج 99، ص 267.

5. ذبیح‏الله محلاتى ؛ ریاحین الشریعة ؛ تهران: دارالکتب الإسلامیة، 1368 شمسی ؛ ج 5، ص 35.

6. شیخ حر عاملی ؛ وسائل الشیعة ؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 قمری؛ ج‏10، ص‏433.

7. جعفر بن محمد بن بن قولویه القمی ؛ کامل الزیارات ؛ ص 324.

8. میرزا حسین طبرسی نوری ؛ نجم الثاقب ؛ قم : انتشارات مسجد مقدس جمکران ، 1382 شمسی ؛ ص 838 .

9. همان.

10. همان.

11. شیخ عباس قمی ؛ مفاتیح الجنان ؛ تهران: انتشارات قربانی ، 1375 شمسی ؛ ص 273 .

12. طبرسی نوری ؛ همان ؛ ص 789 .

13. علامه محمدباقر مجلسی؛ مهدی موعود ؛ ترجمه حسن بن محمد ولی ارومیه‏ای؛ قم: انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1380 شمسی ؛ ج 2 ، ص 594.

14. سوره مبارکه بقره ، آیه 143.


منبع : http://www.abna.ir/
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد