تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

رسید حیدر و این خاک نور باران شد ...

حضرت علی بن ابیطالب«سلام الله علیه»سی سال بعد از عام الفیل، روز جمعه سیزده رجب متولّد شدند. در میان شیعه مسلّم و در میان اهل سنّت مشهور است که ولادت امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»در خانه‌ی خدا اتّفاق افتاده است؛ امتیازی که هیچ کس از زمان حضرت آدم«سلام الله علیه»تا روز ولادت امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»و از آن روز تا به حال نداشته و از این به بعد هم نخواهد داشت. مرحوم علّامه‌ی امینی در کتاب ارجمند «الغدیر»، این قضیّه را از پنجاه کتاب از شیعه و شانزده کتاب از اهل سنّت نقل کرده است. برخی از علمای اهل سنّت هم در این زمینه ادعای تواتر اخبار کرده‌اند (مطالعه کنید) (مطالعه بیشتر ...).

 
پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» مربّی امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»شدند و این یکی از بالاترین افتخارات ایشان بود که از همان ابتدا تحت سرپرستی و تربیت پیامبرخدا«صلی الله علیه و اله وسلم» قرار گرفتند. حتّی غذا را در دهان مبارک خود می‌جویدند و در دهان علی«سلام الله علیه» می‌گذاشتند. امیرمؤمنان«سلام الله علیه»هم ـ به تعبیر خود ـ مانند کودکی که به دنبال مادرش می‌دود، همراه پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» بودند.  هر سال که پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» به غار حرا عزیمت می‌کردند، تنها امیرالمومنین علی«سلام الله علیه»همراه ایشان بودند؛ حتّی هنگامی که فرشته‌ی وحی، جبرئیل امین، پیام بعثت را در غار حرا ابلاغ کرد، حضرت علی«سلام الله علیه»نیز آن جا بودند که ناله‌ی شیطان را شنیدند و نور وحی و رسالت را دیدند و بوی نبوّت به مشام ایشان رسید و آن جا بود که پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» به آن حضرت فرمودند:این شیطان است که از آن که او را بپرستند، ناامید است. همانا تو می‌شنوی آن چه را من می‌شنوم و می‌بینی آن چه را من می‌بینم، جز این که تو پیامبر نیستی و وزیری و بر راه خیر می‌روی.

فضایل امیرالمومنین علیه السلام

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ایمان امیرالمؤمنین(ع)
ایمان امیرالمؤمنین و مقام شهودی او را نمی‌توان درک کرد. همین مقدار بس است که بگوییم: عمر هنگام مرگ، شش نفر را حاضر نمود و برای هر کدام عیبی یادآور شد، اما راجع به امیرالمؤمنین گفت: یَا عَلِیُّ لَوْوُزِنَ اِیمَانُکَ بِایمَانِ اَهْلِ السَّمَواتِ وَالاَرْضٍ لَیَزیدُ اِیْمانُکَ اِیمَانَهُمْ. «ای علی! اگر ایمان همۀ خلایق را با ایمان تو مقایسه نماییم، ایمان تو بر ایمان آنها برتری دارد.» و این جمله، جمله‌ای بود که مکرر از زبان رسول اکرم(ص) شنیده می‌شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif عدالت امیرالمؤمنین(ع)
جرج جرداق مسیحی، کلام رسایی دربارۀ عدالت علی دارد: قُتِلَ فِی مِحْرابِهِ لِعَدِالَتِهِ: «علی(ع) کشته عدالت خویش است.»
علی، عدالت مجسم است. وقتی می‌شنود که فرماندارش ابن عباس نسیه می‌گیرد و از مقامش سوء استفاده می‌کند و نسیه را به تأخیر می‌اندازد، نامه عتاب‌ آمیزی  به او می‌نویسد و در آن نامه می‌گوید: «من راضی نیستم که فرماندارم سوء استفاده کند و نسیه را تأخیر اندازد.» ابن عباس می‌گوید: باری از درهم و دینار را به خدمت علی(ع) می‌بردم که در راه دیدم شمشیر علی را می‌فروشند. چون به خدمتش رسیدم و سبب فروش شمشیر را پرسیدم، فرمود: «شلوار نداشتم و می‌خواستم از پول آن شلواری تهیه کنم.»

ادامه مطلب ...

یا هادی المضلـّین ؛ پروانگان شمع عزای تو می شویم

امام علی بن محمدالهادی علیه السلام دهمین پیشوای شیعیان درنیمه ذی الحجة سال .212 در اطراف مدینه در محلی به نام «صریا» متولد شد.آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام عسکری علیه السلام به دستور خلیفه عباسی به سامرا (عسکر) برده شدند و تا آخر عمر در آنجا تحت نظر قرار داشتند از این رو به عسکریین شهرت یافتند.

 

امام دهم با القاب متعددی از جمله : نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب  و عسکری که مشهورتر از همه "هادی" و "نقی" است نامیده شده اند وکنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام نیز ابوالحسن بود،  امام هادی علیه السلام به ابوالحسن ثالث مشهور شدند. پدر بزرگوارش امام جواد علیه السلام و مادر گرامیش سمانه ، بانویی با فضیلت و با تقوا بود.امام هادی علیه السلام در سن 8 سالگی بعد از شهادت امام نهم علیه السلام به امامت رسیدندو درمدّت33سال امامت خود با چند تن از خلفای عباسی (معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز) معاصر بود.حضرت هادی(ع)  با کسی زندگی کرد که امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه او را شقی‌ترین خلفای بنی‌عباس شمرده است. حضرت هادی با کسی بود که نه فقط حضرت را زندان می‌کرد و در  مقابلش قبر می‌کند و در زندان تاریک او را نگاه می‌داشت؛ بلکه آب  به قبر ابی‌عبدالله الحسین(ع) بست و آنجا را شیار کرد و قبر حسین(ع) را خراب نمود، و هرکه به زیارت حسین می‌رفت، دست او را قطع می‌کرد. راستی باید گفت متوکل عباسی از شقی‌ترین خلفای  بنی‌عباس است. متوکل کرامتها و معجزه‌ها از حضرت می‌دید؛ ولی تنبه برای او پیدا نمی‌شد، تا بالاخره به واسطه توهینی که به حضرت نمود،‌  از دنیا رفت.متوکل چون فتح ‌بن خاقان را به وزارت خود منصوب  کرد، امر نمود که همه بزرگان در رکاب او و  فتح بن خاقان پیاده راه می‌روند. راوی می‌گوید: «حضرت هادی را دیدم که در آن  هوای گرم پیاده می‌رود. به ایشان گفتم: نباید شما را به چنین کاری وادارند. حضرت فرمودند: اینها قصدشان از این کار استخفاف من است؛ ولی نمی‌دانند که من از ناقه صالح کمتر نیستم.» می‌گوید این جمله را نزد بزرگی گفتم. او گفت متوکل بیش از سه روز زنده نیست؛ زیرا خداوند درباره قوم صالح می‌فرماید: چون ناقه را پی کردند، بیش از سه روز زندگی نکردند. سه روز تمام نشده بود، که منتصر عباسی پسر متوکل با چند نفر از غلامان خود وارد جلسه متوکل شدند و فتح‌ بن خاقان را با متوکل پاره‌پاره کردند.


فضایل امام هادی ( علیه السلام )

از آن بزرگوار  روایت شده که فرموده اند: مَنْ یَتّقِ اللّهَ یُتَّقی وَمَنْ یُطِعِ اللّهَ یُطاعُ؛ «هرکه از خدا بترسد و تقوا پیشه خود کند، همه از او می‌ترسند و از او  حساب می‌برند،‌ و هر کس که اطاعت خداوند کند، همه از او اطاعت می‌کنند.»این جمله، جمله‌ای است که به تجربه اثبات شده است. علاوه بر اینکه آیات و روایات فراوانی آن را تأیید می‌کند،
خداوند متعال می‌فرماید: اِنَّ الَّذیِنَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً. « همانا کسانی که ایمان به خدا دارند و کار شایسته می‌کنند، پروردگار عالم قطعاً محبت آنها را در دلها می‌ریزد ـ همه مطیع آنها می‌شوند، بر دلها حکومت می‌کنند. ـ»

I امام علی النقی ع :همانا ولایت ما اهل بیت براى شیعیان و دوستانمان پناهگاه أمنى مى باشد که چنانچه در همه امور به آن تمسّک جویند، بر تمام مشکلات فایق آیند.

 . امام صادق می‌فرماید: مَنْ اَصْلَحَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ اللّهِ اَصْلَحَ اللّهُ دُنْیَاهُ و آخِرَتَهُ.«هرکه میان خود و خدای خود را اصلاح کند، پروردگار عالم، دنیا و آخرت او را اصلاح خواهد کرد.»امام دوم می‌فرماید: مَنْ اَرَادَ عِزّاً بِلاَعَشِیَرةٍ وَهَیْبَةٍ بِلاسَلْطَنَةٍ فَلْیَخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللّهِ اِلَی عِزً طَاعَتِهِ.«هرکه بدون اینکه عشیره و طایفه داشته باشد، عزت و شخصیت و ابهت در میان مردم بخواهد، بدون‌اینکه قدرت و سلطه‌ای داشته باشد، باید از ذلت معصیت به درآید و لباس عزت اطاعت خداوند بپوشد.»

ادامه مطلب ...

به سر می پرورانم من ، هوای حضرت باقر (ع)

پنجمین امام شیعیان اثنی عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است.ولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کرده اند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری گفته اند.پدر بزرگوارش «امام علیّ بن حسین بن علیّ بن ابی‏طالب علیهم السلام» معروف به سجّاد(ع) و مادرش «فاطمه» معروف به امّ عبدالله (دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) است

امام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین(ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود.یعقوبی نقل می کند که حضرت باقر(ع) فرمود: “هنگامی که جدّم حسین بن علیّ(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… “.

امام باقر دو امتیاز در میان ائمه(ع) دارد. او جدد پدری ایشان امام حسین(ع) و جد مادری آن حضرت امام حسن(ع) است. از این جهت در حق ایشان گفته شده: «عَلَوِیٌّ مِنْ عَلَوِبَّیْنِ وَ فاطِمّیٌ مِنْ فاطِمَیَّیْنِ و هاشِمّیٌ مِنْ هاشِمَیَّیْنِ.» از نظر نسبت امتیاز فوق‌العاده را دارا است. خصوصاً اینکه مادر ایشان فاطمه دختر امام حسن(ع) زنی بسیار عالمه و مقدسه بود. از امام صادق نقل شده که فرمود: «جده‌ام صدیقه‌ای بود که در میان اولاد امام حسن، مثلش دیده نشده است».امتیاز دیگر آنکه وی پایه‌گذار انقلاب فرهنگی شیعه محسوب می‌‌شود. گرچه انتشار معارف شیعه به دست امام صادق(ع) صورت گرفت؛ ولی به دست امام باقر پایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری شد.

در دوران امام باقر(ع) دولت بنی‌امیه رو به زوال بود. مردم از آنها متنفر بودند. به علت وجود کسی چون عمر بن عبدالعزیز،‌ که علاوه براینکه نفع بزرگی برای شیعه داشت، ضرر بزرگی نیز برای بنی‌امیه داشت و اختلاف شدیدی  که در ممالک اسلامی پدید آمده بود و هر کسی از گوشه‌‌‌‌‌‌‌ای قیام می‌‌کرد، خلفا به سرعت تغییر می‌‌کردند ـ چنانکه در مدت امامت امام باقر(ع)،‌ در مدت نوزده سال پنج خلیفه روی کار آمدند: ولید بن عبدالملک،‌ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک، هشام بن عبدالملک ـ پس موقعیت مناسبی برای آن حضرت که از ظلم بنی‌امیه فارغ شده بود،‌ پدید آورد که انقلاب علمی را آغاز نماید و بزرگانی از عامه و خاصه در اطراف ایشان جمع شدند و حقایق اسلام، لطایف اسلام و بالاخره معارف اسلام را منتشر کردند.

 ای محمّد بن مسلم، هر شخص از این امّت، بدون امامی آشکار و عادل و منصوب از جانب خدا، بمیرد، در حال کفر و نفاق مرده است. ای محمّد، سردمداران ظلم و ستم، پیروانشان از دین خدا منحرف شده و دیگران را به راه ضلالت می کشانند و کارهائی که انجام می دهند به خاکستری می‏ماند که در روز طوفانی، بادی شدید بر آن وزیده باشد و این جز گمراهی دور کننده از حق، چیزی دیگر نیست

 از این جهت رسول اکرم به ایشان لقب باقر داده است. لسان العرب می‌گوید: لُقَّبَ بِهِ‌ لِاَنَّهُ بَقَرَ الْعِلْمَ‌ وَعَرَفَ اَصْلَهَ‌ وَاسْتَنْبَطَ فَرْعَهُ وَتَوَسَّعَ فیهِ وَالتَّبَقُّرُ التّوسُّعُ. «امام باقر، ملقب به این لقب است چون شکافندۀ علم است. پایه علوم اسلامی را شناخت و فروع آن را درک فرمود و آن را توسعه داد.» و ریشۀ تبقر به معنی توسعه است.دانشمندان هم عصر آن حضرت، سخنان شگفت انگیزی از علوم و دانش های امام(ع) را نقل کرده اند که در کتابهای حدیثی و تاریخی ضبط شده است.

ادامه مطلب ...