به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ دستگاه قضایی عراق، یسری الطریقی را به اتهام وابستگی به القاعده و دست داشتن در انفجار حرمین عسگریین امام هادی (ع) و امام حسن عسگری(ع) در شهر سامرا ، شمال بغداد در 22 فوریه 2006 میلادی به اعدام محکوم کرده بود.
این شهروند تونسی که در ترور ااطوار بهجت خبرنگار عراقی شبکه العربیه نیز دست داشته است از زمان بازداشت تا اعدام درعراق زندانی بود.
اعدام این تروریست، واکنش هایی را در تونس بدنبال داشت.
وزارت امورخارجه تونس با صدور بیانیه ای از اقدامات مقاماتی عراقی در اجرای حکم یسری الطریقی تروریست تونسی ابراز تاسف کرد.
دراین بیانیه آمده است: مقامات عراقی به درخواست های دولت تونس بویژه نامه فواد المبزع رییس جمهورموقت و تلاش های وزارت خارجه و وزارت دادگستری وهمچنین به درخواست عفو مجتمع های مدنی تونس توجهی نکردند.
رییس جمهور موقت تونس اخیرا در نامه ای به جلال طالبانی همتای عراقی خود خواستار تجدید نظر در حکم اعدام الطریقی شده بود.
المبزع در این نامه با اشاره روابط عمیق برادرانه تونس و بغداد از طالبانی خواسته بود که از اختیارات قانونی خود برای تجدید نظردرحکم اعدام الطریقی استفاده کند.
منبع:http://abna.ir/
اسلام علاوه بر این که برای برخی از روزها اسمهای خاصی مانند عید قربان، عید فطر، روز عرفه و ... برگزیده بر همه این روزها نام ایام الله نهاده است تا عظمت و قداست این روزها هر چه بیشتر در ذهن و دل مؤمنان، نقش بسته و موجب تذکر و تنبه آنان گردد. یکی از روزهایی که در اسلام برای تعظیم آن، از شیوه نامگذاری بهره گرفته شده «غدیر» است. ویژگی غدیر این است که نامهای گوناگونی برای آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهای دیگر نشان میدهد. نامهای روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمیدارند. هر نامی از این نامها دری تازه از قلعه بلند غدیر بر ما میگشاید چرا که اسلام بر برگزیدن نامی برای زمان یا مکان و یا هر چیز دیگر، خصوصیات مسمی را در نظر داشته و به جنبهها و زوایای آن توجه کرده است. از این روی شناختن و شناساندن نامهای روز غدیر یک ضرورت است. با این کار تصویری روشن از این روز در ذهن و دل نقش بسته و بیش از پیش این روز بزرگ را میشناساند.شایسته است نامهای غدیر را با بهترین شکل و زیباترین خط بنویسیم و محافل جشن و سرور عید غدیر را با آن، معنی و روحی تازه ببخشیم.
آنچه در زیر میآید پنجاه نام و یا صفت برای روز غدیر است که از روایات برگرفته شده است:10 ـ روز بلندی گرفتن منزلت شایستگان؛ «یوم رفع الدرج» (10)
ادامه مطلب ...
در یکی از روزهای سال 1308 قمری ( 1267 ه.ش ) در روستای کوهستان و در خانه علم و تقوا کودکی چشم به جهان گشود که سیمای ملکوتی اش آینده ای بس درخشان را نوید می داد.نامش را به نام پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم « محمد » نهادند تا به برکت نام آن حضرت، منشأ حرکت سازنده و حیات بخش در جامعه آینده گردد.
محمد، دست خالی است !
مرحوم آیت الله کوهستانی در این اواخر عمر بسیار نگران آخرتش بود، با همه زهد و ورع، خود را دست خالی می دید، از این رو هرگاه برخی از شاگردان او از قبیل شهید هاشمی نژاد و دیگر فضلا که از مشهد به حضورشان می رسیدند، می فرمود: پس از بیعت مردم مدینه با امام علی(ع) اولین سخنرانی آن حضرت در سال 35 هجری است
خطــــــبـــــه 16 نــهـــج الـــبلــــا غــــــه
آنچه مى گویم بر عهده من است و من خود ضامن آن هستم .
آن کس که حوادث عبرت آموز روزگار را به چشم ببیند و از آن پند پذیرد، پرهیزگاریش او را از آلوده شدن به کارهاى شبهه ناک باز مى دارد. بدانید که بار دیگر همانند روزگارى که خداوند، پیامبرتان را مبعوث داشت ، در معرض آزمایش واقع شده اید.
سوگند به کسى که محمد را به حق فرستاده است ، در غربال آزمایش ، به هم درآمیخته و غربال مى شوید تا صالح از فاسد جدا گردد. یا همانند دانه هایى که در دیگ مى ریزند، تا چون به جوش آید، زیر و زبر شوند. پس ، پست ترین شما بالاترین شما شود و بالاترینتان ، پست ترینتان . واپس ماندگانتان پیش افتند و پیشى گرفتگانتان واپس رانده شوند. به خدا سوگند، که هیچ سخنى را پنهان نداشته ام و دروغ نگفته ام که من از چنین مقامى و چنین روزى آگاه شده بودم . بدانید که خطاکاریها همانند توسنان چموش و سرکش اند که خطاکاران را بر آنها سوار کرده اند. آن اسبان لجام گسیخته به ناگاه مى تازند و سواران خود را به آتش دوزخ سرنگون مى کنند. و بدانید، که پرهیزگاریها همانند اسبان رام و نجیب اند که پرهیزگاران را بر آنها سوار کرده و افسارها به دست سواران داده اند و آن اسبان ، سواران خود را به بهشت داخل مى کنند. حقى است و باطلى . گروهى هواداران حق اند و گروهى پیروان باطل . اگر پیروان باطل سرورى یابند چه شگفت که از روزگاران دیرین شیوه چنین بوده است و اگر شمار هواداران حق اندک است ، بسا، روزگارى رسد که افزون گردد، ولى ، کم اتفاق اوفتد که آنچه پشت کرده ، بار دیگر روى بنماید.
من مى گویم : قسمت آخر این سخن به پایه اى از زیبایى رسیده که هیچ کلامى بدان پایه نتواند رسید. آنکه در آن بنگرد تا محاسن آن بشناسد، بیش از آنکه بر فراست خود ببالد شگفت زده خواهد شد. با توصیفى که از آن کردیم ، در آن فصاحتى است ، افزون که نه هیچ زبانى را یاراى بیان آن است و نه هیچ انسانى را توان گام نهادن در آن عرصه . این ادعاى مرا درنیابد و نشناسد، مگر کسى که در این صناعت حظّى وافرش باشد و در این مضمار خود، تاخت و تازى کرده باشد. و جز خردمندان آن را درنیابند ....
عید، سیاست، وحدت اسلامی
امام خمینی «تفرقه» را مشکل جهان اسلام میداند، و از آنجا که ایشان معتقد است که «اسلام تمامش سیاست است» با استفاده از ظرفیتهای اسلام به دنبال چارهجویی و رفع این مشکل میباشد. یکی از ظرفیتها عید قربان میباشد.
امام خمینی پس از اینکه میفرمایند که در اسلام، سیاست و دیانت به هم آمیخته است تصریح میکنند؛ اسلام مثل مسیحیت و یهودیت نیست. بشنوید:
|
عید، سیاست، بیداری اسلامی
ایشان در پیامشان به کنگره حج مینویسند: «عید سعید و مبارک در حقیقت آن
روزى است که با بیدارى مسلمین و تعهد علماى اسلام تمام مسلمانان جهان از
تحت سلطه ستمکاران و جهانخواران بیرون آیند. و این مقصد بزرگ زمانى میسر
است که ابعاد مختلفه احکام اسلام را بتوانند به ملتهاى زیر ستم ارائه دهند.
و ملتها را با اسلام ناشناخته آشنا کنند، و فرصتها را براى این امر بزرگ
سرنوشتساز مغتنم شمرده و از دست ندهند. و چه فرصتى بالاتر و والاتر از
کنگره عظیم حج که خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است. و مع الأسف
ابعاد مختلف این فریضه عظیم سرنوشتساز به واسطه انحرافهاى حکومتهاى جور در
کشورهاى اسلامى و آخوندهاى فرومایه دربارى و کجفهمیهاى بعضى از معممین و
مقدسنماها در تمام کشورهاى اسلامى در پرده ابهام باقى مانده است.»
بنابراین کاملاً روشن است که ایشان با استفاده از کنگره حج که قربانی در
روز دهم ذیالحجه یکی از مناسک آن است به دنبال بیداری اسلامی و مبارزه با
مستکبرین است.
وی در جمع سفیران ممالک اسلامى عید مسلمین را
استقلال مسلمین میدانند و تصریح میکنند «عید مسلمین وقتى سعید و مبارک
هست که مسلمین خودشان استقلالشان را و مَجدشان را - آن مجدى که در صدر
اسلام براى مسلمین بود - به دست بیاورند. مادامى که مسلمین در این حال
هستند، در حال تفرُّق و تشتُّت، و در حالى که همه چیزشان پیوسته به غیر
است، هیچ روزى براى آنها مبارک نیست. مبارک آن روزى است که دست اجانب از
ممالک ما، از ممالک اسلامى، کوتاه بشود، و مسلمین روى پاى خودشان بایستند و
امور مملکتشان را خودشان به دست بیاورند.»
روزشمار حرکت حضرت مسلم به کوفه تا شهادت
15 رمضان 60: رسیدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه برای بررسی اوضاع9 ذی حجه 60: درگیری مسلم با کوفیان،سپس دستگیری او و شهادت مسلم بر بام دار الاماره کوفه (1)
شناسنامه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
جناب مسلم بن عقیل بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. چون مردم کوفه اطاعت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام اعلام داشتند. حسین بن علی او را روانه کوفه ساخت که به نام آن حضرت از اهالی کوفه بیعت بگیرد . اما یزید، عبیدالله بن زیاد را به حکومت کوفه فرستاد و عبیدالله مردم را از بیعت حسین علیه السلام منع و آنان را متفرق کرد و مسلم را به شهادت رساند. (2)
نامه های کوفیان
زمانی که دوازده هزار نامه با بیش از بیست و دو هزار امضا از طرف کوفیان به دست امام حسین علیه السلام رسید، آن حضرت تصمیم گرفت به نامه های ایشان پاسخ دهد. از این رو، نماینده ای از طرف خود برای بررسی اوضاع و سنجش روحیه مردم به کوفه فرستاد. به این منظور، نامه ای برای ایشان نوشت و مسلم بن عقیل، عموزاده و شوهرخواهر خویش را به عنوان سفیر و نماینده به کوفه فرستاد.آیت الله جوادى آملى ، که توفیق شاگردی حضرت علامه را داشتند از آن سالها میگوید: یادم هست سال 1350 بود که مىخواستم به مکه مشرف شوم ، مصادف با زمستان بود. آن روز هم هوا سرد بود و برف مىبارید، رفتم براى عرض سلام و تودیع و خداحافظى، در زدم؛ علامه تشریف آوردند دم در؛ عرض کردم، عازم بیت الله الحرام هستم، براى عرض سلام و خداحافظى آمدهام و افزودم، نصیحتى بفرمایید که به کارم بیاید، توشهام باشد در این سفر. این آیه ى مبارکه را براى نصیحت به عنوان زاد راه قرائت کردند:
خداى سبحان مى فرماید:
فاذکُرونى اَذکُرکُم ؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم!
وادامه دادند و فرمودند: به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایى مى یابد و اگر در کارى مانده است ، خداوند نمى گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقى گیر کرد، خدایى که داراى اسماء حسنى است و متصف به صفات عالیه ، البته به یاد انسان خواهد بود!
منبع :http://www.tebyan.net