تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

آیا روایت «أنا مدینة العلم» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شد

به نام خدا

سلام

یکى از روایاتى که اعلمیت و برترى مطلق امیرمؤمنان علیه السلام را بر دیگر اصحاب و خلفاى سه‌گانه به اثبات مى‌رساند، روایت مشهور «أنامدینة العلم وعلی بابها» است .

همچنین ثابت مى‌کند که مسلمان وظیفه دارند سنت پیامبر صلى الله علیه وآله را تنها از طریق امیرمؤمنان علیه السلام دریافت کنند، راه هدایت تنها منحصر به این خانه است و تنها راه و طریق به سوى خانه منحصر به امیرمؤمنان علیه السلام .

این روایت با تعبیر‌هاى گوناگون در حدود ده‌ها مصدر از مصادر اهل سنت از طریق امیر المؤمنین علیه السلام، عبد الله بن عباس و جابر بن عبد الله الأنصارى با تعبیرات «أنا مدینة العلم وعلی بابها»؛ «أنا مدینة الحکمة وعلی بابها» و «أنا دار الحکمة وعلی بابها» نقل شده است که برخى از سند‌هاى آن صحیح، برخى حسن و تعدادى از آن‌ها ضعیف هستند.

متأسفانه برخى از مغرضان و منکران فضائل اهل البیت علیهم السلام وقتى مى‌خواهند این روایت را بررسى کنند، تنها همان سندهاى را ذکر مى‌کنند که ضعیف هستند و بعد به طور کلى حکم مى‌کنند که این روایت سند صحیح و یا حسن ندارد،‌ جعلى و ساختگى است.

به همین خاطر، بر آن شدیم که تعدادى از سند‌هاى آن را که روات آن همگى ثقه و  

روایت «أنا مدینة العلم وعلى بابها» با سند‌هاى معتبر نقل شده است، سه تن از بزرگان تاریخ اهل سنت؛ مثل محمد بن جریر طبرى، حاکم نیشابورى و متقى هندى تصریح کرده بودند که روایت صحیح است. عده‌اى دیگرى که تعداد آن‌ها زیاد‌تر بود، گفته بودند که روایت «حسن» است. از طرف دیگر ثابت کردیم که روایت «حسن» با روایت «صحیح» از نظر حجیت هیچ تفاوتى ندارد و قطعا حجت است.

همچنین عده‌اى از بزرگان اهل سنت به آن حضرت لقب «باب مدینة علم» داده‌اند که نشان مى‌دهد، صحت حدیث براى آن‌ها ثابت شده بوده است.

اما در عین حال، چرا مردم از على بن أبى طالب رویگردان هستند و به جاى وارد شدن از دورازه علم نبوى؛ از پنجره، دیوار و سقف مى‌خواهند وارد شوند؟

 

 لینک PDF این مقاله:

http://www.valiasr-aj.com/image_user/madinatolem/madinatulelm.pdf


حاشیه نمایش فیلمی درباره حوادث پس از انتخابات

به نام خدا

سلام

دیشب سینمای رسانه ها مستقر در برج میلاد یکی از داغ ترین شبهای خود را در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر گذراند. تا لحظاتی پیش از آغاز فیلم "پایان نامه" اثر حامد کلاهداری که تنها یک فیلم دیگر را در کارنامه کارگردانی خود دارد، سالن اصلی برج میلاد صندلی های خالی زیادی داشت اما با خاموش شدن چراغ ها کم کم تقریبا اکثر صندلی های سالن پر شد.

به گزارش جهان به نقل از مشرق: کم نبودند تماشاگرانی که از قبل موضوع فیلم کلاهداری را می دانستند؛ فیلمی که پیش از این حرف و حدیث ها و تبلیغات منفی فراوانی علیه اش به میان آمده بود. داستان مانند فیلم "گزارش یک جشن" حاتمی‌کیا به حوادث پس از انتخابات اشاره داشت با این تفاوت که کلاهداری به صراحت به آن موضوعات می پرداخت و مانند حاتمی‌کیا در لفافه و با زبان ایما و اشاره سخن نمی گفت. ادامه مطلب ...

عکس های یادگاری مزدور سعودی با مراجع تقلید قم

به نام خدا

سلام

به گزارش شیعه آنلاین، سید «محمد الحسینی» روحانی نمای شیعه ای است که از سوی عربستان سعودی حمایت و پشتیبانی مالی می شود. وی که خود را بنیانگذار شورای اسلامی عربی در لبنان معرفی می کند، حدود دو سال پیش این شورا را با حمایت سعودی ها تأسیس کرد تا به اصطلاح گروهی باشد در برابر حزب الله لبنان.

این شورا با نمونه برداری از حزب الله، بخش سیاسی، فرهنگی و نظامی ایجاد کرده و در مناطق جنوبی لبنان با هزینه کردن توانست تعدادی نیرو جذب کند.

الحسینی مدتی پیش طی اظهاراتی مدعی شد که این گروه بر خلاف حزب الله، شیعیان لبنان را به دنیای عرب پیوند خواهد داد!


آیت الله شیخ حسین نوری همدانی آیت الله سید صادق شیرازی

گفتنی است این روحانی نما پیش از بازگشت به لبنان و آغاز همکاری خود با عربستان سعودی علیه حزب الله، مدتی در شهر مقدس قم بود و به اصطلاح به تحصیل علوم دینی مشغول بود. وی در آن دوران عکس هایی یادگاری نیز با برخی علما و مراجع تقلید گرفت.

او اکنون که به عنوان یک چهره ضد حزب الله در لبنان مطرح شده، با هدف تخریب چهره علما و مراجع تقلید قم اقدام به انتشار آن عکس ها نموده است.


آیت الله سید محمد شاهرودی آیت الله علوی گرگانی

بدون شک هدف اصلی وی از این کار مشخص نیست اما با نگاهی گذرا به آن می توان چنین برداشت کرد که او با انتشار این عکس ها قصد دارد نشان دهد که این علما و مراجع به طور غیر مستقیم با عربستان سعودی نیز ارتباط دارند.


منبع : http://shia-online.ir

شواهد قرآنی بوسه بر ضریح ائمه ( علیه اسلام )

دلایل بوسیدن و احترام کردن ضریح حرم ائمه اطهار(علیهم السلام) و تبرک جستن و نشان دادن علاقه و محبت مردم به اهل‌بیت از سوی آیت‌الله العظمی سبحانی تشریح شد.

معظم‌له در پنجمین نشست از سلسله جلسات کلام اسلامی در مشهد به معنی اصطلاحی « تبرک» و « تبرک جستن» اشاره کرده و اظهار داشتند: سنت الهی بر این است که همیشه مسببات از طریق اسباب خواسته شود.

 

ایشان با اشاره به اینکه قرآن کریم تبرک جستن را در شرایع گذشته نقل کرده و به آن اشاره داشته است، گفتند: یکی از این شاهد مثال‌ها درباره داستان یعقوب و پیراهن یوسف است که می‌فرماید «‌اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ»( یوسف : 93‌) این پیراهن مرا ببرید، و بر صورت پدرم بیندازید، بینا می‌شود! و همه نزدیکان خود را نزد من بیاورید!» ایشان اضافه کردند: خدای متعال از طریق سبب غیرطبیعی هم پیراهن و هم اراده یوسف را در اینجا موثر نموده است.

این مرجع تقلید گفتند: مسبب الاسباب خداست که خیر را در یک واسطه خاص گذاشته و به اذن او موثر می‌شود.

معظم له در ادامه به آیه‌ای دیگر درباره تبرک جستن ملل پیشین اشاره کرده و با بیان اینکه بنی اسرائیل در جنگ‌های خود به صندوق حضرت موسی، تبرک جسته و عامل پیروزی خود می‌دانسته‌اند، یادآور شدند: اگر تبرک صحیح نبود خداوند برای آن بیان و تصدیقی در قرآن نمی‌آورد

ادامه مطلب ...

حکم سلمان رشدى مثل آیات الهى غیرقابل خدشه است

به نام خدا

سلام

  به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران‌(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، خیلی‌ها از جمله دولت‌های غربی تصور می‌کردند که با ارتحال امام خمینی(ره) بتوانند با سیاسی‌کاری، شایعه‌پراکنی و وارد کردن فشارهای بیشتر بر جمهوری اسلامی، حکم ارتداد سلمان رشدی را ملغی کنند. اما تنها یک‌سال از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای گذشته بود که ایشان جواب قاطع و محکمی را به آن‌ها دادند: «فشار آوردند، هو و جنجال کردند، متهم نمودند، بالا رفتند، پایین آمدند، نوشتند، گفتند، محکوم کردند، نویسندگان و هنرمندان آلت دست را جمع کردند، طومار امضا کردند، تا شاید بتوانند در این حکم استوار الهى، اندکى خدشه وارد کنند؛ ولى نتوانستند، بعد از این هم نمى‌توانند؛ چون حکم اعدام سلمان رشدى، متکى به آیات الهى است و مثل آیات الهى، مستحکم و غیرقابل خدشه است.1»

متن زیر گزارشی به قلم «علی الفت‌پور» درباره کتاب «آیات شیطانی» و حکم ارتداد نویسنده‌ آن است:

«آیات شیطانی» رمانی است در 547 صفحه که در تاریخ 1367/7/4 برابر با 2 سپتامبر 1988 توسط انتشارات وایکینگ منتشر شد. نویسنده این کتاب، سلمان رشدی (Salman Rushdie) مسلمان هندی‌تباری بود که تبعه‌ بریتانیای کبیر محسوب می‌شد و آیات شیطانی پنجمین رمان او بود. سلمان رشدی عضو انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان بوده و است و کتاب مذکور را به سفارش گیلون ریتکن (رئیس صهیونیست انتشارات وایکینگ) با دستمزد بی‏سابقه 580 هزار پوند به رشته تحریر درآورد.

ادامه مطلب ...

مسجد مقدس جمکران ؛ افراط‌ها و تفریط‌ها

به نام خدا

سلام


در ابتدای این یادداشت، تذکر این نکته ضروری است که: آنچه از این قلم می‌تراود از اندوخته‌ای متواضع نشأت می‌گیرد؛ لذا احتمال بسیار دارد که کاستی‌هایی داشته باشد؛ بنابراین راهنمایی اهل فضل و نظر، صاحب‌قلم را مرهون و ممنون خواهد کرد.

و اما مسجد مقدس جمکران:

در سال 373 هجری قمری، حضرت صاحب الامر (عج) دستور احداث مسجدی را در "قریه‌ جمکران" واقع در حدود یک فرسخی شهر قم صادر فرمودند. این مسجد سالیان دراز در ابعادی کوچک وجود داشت و مورد توجه علماء بزرگ، روحانیون و متدینین بود ؛ اما توده مردم توجه خاصی به آن نداشتند.

اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رویکرد دوباره و عام مردم به معارف و نمادهای مذهبی، توجه به این مسجد بیشتر و بخصوص در دهه اخیر، این توجه ده‌ها برابر شد ؛ تا آنجا که طرح‌های متعدد توسعه مسجد همچنان پاسخگوی سیل جمعیت مشتاق نیست.

این امر باعث گردید که مسجد جمکران، همانند هر پدیده‌ی مورد توجه دیگر، دستخوش افراط‌ها و تفریط‌ها قرار گیرد. در این نوشته تلاش می‌کنیم به برخی از این کژی‌ها اشاره و زمینه‏ای برای اصلاح آنها ایجاد نماییم:

تفریط ها :

1. اصالت مسجد

تفریط‌هایی که گاه در مورد این مسجد به چشم می‏خورد، از "تشکیک در اصالت آن" ناشی می‌گردد. لذا گاهی حتی از "برخی خواص" شنیده می‌شود که: «مسجد جمکران بر مبنای یک خواب بنا شده است و خواب حجیت ندارد». حال آنکه هر دو گزاره این جمله مورد اشکال است:

اولا)  مسجد جمکران بر مبنای یک خواب بنا نشده است. تصور فوق، شاید از عدم دقت در واقعه تشرف «حسن بن مثله جمکرانی» به محضر امام زمان (عج) ناشی باشد.

مطابق آنچه مورد وثوق علماء و بزرگان قرار گرفته است، حسن بن مثله در منزل خود استراحت می‏کرد که ناگاه چند نفر از مردم به در خانه وی آمدند و او را از خواب بیدار کردند و گفتند: «برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت کن که تو را طلب نموده است.» وی نیز از بستر برمی‌خیزد و بقیه ماجرا، در "بیداری" اتفاق می‌افتد؛ او به خدمت حضرت حجت (عج) می‏رسد و ایشان دستور ساخت این مسجد در این زمین مخصوص را به وی می‌دهند و دلیل و نشانه‌اى نیز قرار می‌دهند تا مردم حرف حسن بن مثله را قبول کنند و وی را تکذیب ننمایند.

صحت ادعای حسن بن مثله با نشانه‌ای که امام (عج) قرار داده بوند ـ شفا گرفتن بیماران پس از خوردن ولیمه‌ای خاص ـ ثابت شد و نقل این واقعه از سوی «شیخ صدوق» مؤید دیگر آن است. آیة الله حاج شیخ مرتضى حائرى (فرزند آیةالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى احیاگر حوزه علمیه قم) در این باره گفته‌اند: «داستان مسجد جمکران که در بیدارى واقع شده در کتاب تاریخ قم از صدوق، نقل شده است. مرحوم آقاى بروجردى که مرد دقیق و ملاّیى بود، مى‏فرمود: این داستان در زمان صدوق واقع شده و اینکه او نقل کرده است دلالت بر کمال صحت آن دارد».

لذا بر خلاف ادعای فوق، مسجد جمکران بر مبنای یک خواب ساخته نشده است.

ثانیا) اگر چه خواب به لحاظ فقهی حجیت ندارد و الزام‏آور نیست؛ اما نزد محدثان و متکلمان شیعه ثابت است که خواب دیدن پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) ـ اگر ثابت شود که حتماً همان حضرات بوده‌اند و توهم نبوده است ـ از نوع خواب دروغین نیست؛ بلکه از جنس رؤیای صادقه است. امام صادق (ع)  فرموده است: «پدرم از جدش از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم نقل کرده که فرمود: هر کس مرا در خواب بیند ، به یقین مرا دیده است ، زیرا شیطان نه به صورت من و نه به صورت یکى از اوصیای من و نه به صورت یکى از پیروان آنان ظاهر نمى‏شود». علامّه مجلسى در شرح این حدیث مى‌نویسد: «این خبر دلالت دارد که هرگز شیطان  به صورت پیامبر و امامان معصوم (ع) بلکه در صورت و شکل شیعیان آنها ظاهر نمى‏گردد» سپس اضافه مى‌کند: «شاید مراد از شیعیان در اینجا، شیعیان و پیروان خالص آنها همانند سلمان و ابوذر باشد».(1)

بنابراین حتی اگر دستور ساخت مسجد در خواب صادر می‌شد ـ که دوباره تأکید می‌کنم اینگونه نبوده و در بیداری صادر شده است ـ باز هم بلااشکال بود.

ثالثا) صِرف بنای یک مسجد، با توجه ویژه به یک منظور یا نام خاص، امری نیست که نیاز به سند و دستور و روایت قطعی داشته باشد؛ بلکه ساخت آن با تصمیم شخصی نیز مسأله‌ای کاملا عقلایی است. همانگونه که اکنون عقلای جهان، بناهای یادبودی به نام شهدای گمنام یا افراد خاص می‌سازند و در مناسبت‌های مختلف در آن اجتماع و مراسمی برگزار می‌کنند. بنابراین، حتی اگر این مسجد، دستور خاصی نیز نداشت ـ  که اکنون دارد ـ باز هم می‌توانست منتسب به حضرت حجت (عج) باشد و مورد توجه قرار گیرد ؛ البته بشرطها و شروطها که در ادامه خواهد آمد.

رابعاً ـ ‌توجه علمای بزرگ و طراز اول شیعه و تشرف مکرر آنان به این مسجد، ما را از جستجوی دلیل خاص مستغنی می‌سازد ؛ شخصیت‌های بزرگی نظیر حضرات آیات «حائری یزدی»، «حجت کوه‌کمره‌ای»، «محمدتقی خوانساری»، «بروجردی»، «گلپایگانی»، «مرعشی نجفی»، «اراکی»، «خامنه‌ای» و «مکارم شیرازی». طلبه‌های قدیمی‌تر به یاد دارند که مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی هرگاه با مسأله‌ی مهم و لاینحلی مواجه می‌شد یا در اموری مثل رفع نیازهای مادی طلاب با مشکل مواجه می‌گردید شخصی را برای عبادت و درخواست حل مشکل به این مسجد بابرکت گسیل می‌داشت و نتیجه می‌گرفت.

2. عرض حاجت

یکی دیگر از تفریط‌هایی که گاه از سوی برخی خواص در این مورد شنیده می‏شود، مسأله " عریضه‌نویسی به امام (ع)" است.

مطابق آیات محکم قرآن کسانی که جان خویش را در راه خدا فدا کردند زنده‌اند.(2)  همچنین مطابق دلایل روایی و مستندات تاریخی، تمامی ائمه اطهار(ع) ـ به جز حضرت حجت (عج) ـ به شهادت رسیده و به مرگ طبیعی از دنیا نرفته‌اند. بنابراین عرض حاجت به آن بزرگواران، به مقتضای زنده و شنونده بودنشان، ایراد عقلی و شرعی ندارد؛ البته با این نیت که آنان، مستقل در برآورده کردن نیازهای ما نیستند بلکه به دلیل جایگاه برگزیده‏ای که نزد خداوند متعال دارند می‌توانند حاجت ما را بخواهند و  شفاعت ما را بطلبند. مانند آنچه حضرت یعقوب (ع) برای فرزندان خود انجام داد.(3)

حال، اگر عرض حاجت به پیامبر و امامان از دنیا رفته، منع عقلی و شرعی نداشته باشد، ابراز نیازهای مادی و معنوی به امام زنده و مهدی حی (عج) به طریق اولی، جایز و عقلایی خواهد بود.

ابراز حاجت نیز به شکل متعارف، به دو نحوه کتبی و شفاهی صورت می‌گیرد؛ یعنی انسان می‌تواند بی‌پرده و مستقیم در مقابل ضریح امام ـ  یا حتی فرسنگ‌ها دورتر از مضجع وی ـ بایستند و هر آنچه دل تنگش می خواهد بگوید؛ یا آنکه آنچه در دل دارد و از گفتن آن حیا می‌کند یا قادر به بیانش نیست را در کاغذی بنویسد و پیامبر(ص) و امام (ع) را مخاطب قرار دهد. مهم این است که مطابق معتقدات ما، معصومان (ع) شاهد و ناظر اعمال ما هستند و سلام ما را بی‏پاسخ نمی گذارند ؛ همانگونه که در اذن دخول حرم ثامن الحجج می‌خوانیم: «اللهم إنی ...اعلم ان رسولک و خلفائک علیهم السلام احیاء عندک یرزقون یرون مقامی و یسمعون کلامی و یردّون سلامی و انک حجبت عن سمعی کلامهم و فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم ـ بارالها من آگاهم که پیامبرت و جانشینانش زنده‌اند و در نزد تو روزی می‌خورند، مرا می‌بینند و صدایم را می‌شنوند و سلامم را پاسخ می‌گویند، اما تو گوش‌هایم را از شنیدن صدای آنان پوشاندی و لذت مناجاتت را به من چشاندی».

صد البته باید دانست که ابراز حاجت به محضر معصوم(ع) نیز همانند دعا به پیشگاه خداوند است که شاید اجابت شود و شاید صلاح در عدم اجابت آن باشد.

اما اینکه در راه این عرض حاجت، مثلا برای "چاه جمکران" ارزش و تقدس خاصی قائل شویم، بحثی دیگر است که در بخش افراط ها بدان خواهم پرداخت.


ادامه مطلب ...

قرآن از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه

از نگاه امام علی (ع) قرآن دارای رتبه و مقامی بس والا است. بعضی از ویژگی هایی را که در نهج البلاغه جمع آوری شده است را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد: 1- نصیحت دهندۀ خیرخواه،2- بهترین راهنما، 3- گویندۀ راستگو ،4- محکم ترین و مطمئن ترین پناه گاه و دست آویز، 5- شفا دهنده، 6- سرچشمۀ علوم و دانش ها، 7 - بالاترین ثروت ها، 8- موجب زندگی و نشاط دلها، 9- بالاترین شفاعت کننده،10- کتابی جامع و... . »

 

امام علی (ع) به عنوان بزرگ ترین پرورش یافتۀ مکتب قرآن و پیامبر اعظم (ص) همواره در سراسر نهج البلاغه در کلمات، خطبه ها و نامه های خود به مناسبت های مختلف ویژگی های قرآن را بیان نموده و ارزش های آن را برای مردم برشمرده و از قرآن کریم تجلیل کرده اند و بارها مردم را به رعایت حق قرآن و تدبر در آن ترغیب فرموده اند. به طوری که حتی در واپسین لحظات زندگی دنیایی خویش فرزندان مادی و معنوی خود را در عمل کردن به آن وصیت می کند و می فرماید: "خدا را، خدا را دربارۀ قرآن (در نظر بگیرید) مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند".[1] همه این تأکیدات نشانۀ عظمت این کتاب آسمانی در نگاه امام علی (ع) است. این کلمات را می توان در محور های زیر ذکر نمود:


1. نصیحت دهندۀ خیرخواه: "بدانید که این قرآن آن نصیحت دهندۀ خیرخواه است که فریب نمى‏دهد".

2. بهترین راهنما: "قرآن راهنمائی است که گمراه نمى‏کند".

3. گوینده راستگو: "گویندۀ حدیث است که دروغ نمى‏گوید".

4. محکم ترین و مطمئن ترین پناه گاه و دست آویز: "بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ریسمان محکم الاهی، و نور آشکار و درمان سودمند است، که تشنگی را فرو نشاند، نگه دارندۀ کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهندۀ آن کسی است که به آن چنگ آویزد، کجی ندارد تا راست شود و گرایش به باطل ندارد تا از آن برگردانده شود".

5. شفا دهنده: "از قرآن براى بیماری هاى خود شفا بطلبید، و به آن براى حل مشکلاتتان استعانت بجوئید، چه این که در قرآن شفاى بزرگ ترین دردها است که آن درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است".

6. سرچشمۀ علوم و دانش ها: "... سرچشمۀ علوم و دانش ها همه در قرآن است". در جای دیگر در باره علوم بی شمار قرآن می فرماید: "خداوند قرآن را فرو نشانندۀ عطش علمی دانشمندان، و باران بهاری برای قلب فقیهان و راه گسترده و وسیع برای صالحان قرار داده است...".

7. بالاترین ثروت هاست: "بدانید هیچ کس از شما بعد از دارا بودن قرآن کمترین نیاز و فقر ندارد و احدى قبل از دارا بودن قرآن بى‏نیاز نخواهد بود".

8. موجب زندگی و نشاط دل ها است: "بهار دل ها در آن است...".

9. بالاترین شفاعت کننده: "بدانید قرآن است شفاعت کنندۀ پذیرفته شده و گویندۀ تصدیق شده و هر کس که روز قیامت قرآن براى او شفاعت کند، شفاعت قرآن در مورد او پذیرفته شود".

10. کتاب جاودانه: "قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که روندۀ آن گمراه نگردد، شعله ای است که نور آن تاریک نشود، جدا کنندۀ حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد...".

11. جامعیت قرآن کریم: حضرت دربارۀ جامعیت قرآن می فرماید: "کتاب پروردگار میان شما است که بیان کنندۀ حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقید، محکم و متشابه است، عبارات مجمل خود را تفسیر و نکات پیچیدۀ خود را روشن می کند".
همچنین می فرماید: "در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان و احکام مورد نیاز زندگی تان وجود دارد".

ادامه مطلب ...

به بهانه آیین خرافی شب اول ربیع الاول


به بهانه آیین خرافی شب اول ربیع الاول
... مستند شرعی ندارد!


خرافات و تمسک به اموری که مستند و مدرک معتبر روایی و دینی ندارند از جمله اموری است که موجب انحراف دین و منجر به بدعت در دین می گردد. آداب و رسومی که با رنگ و لعاب دینی ناگهان در جامعه سر برمی آورند و عده ای ساده دل و یا جاهل را - هر چند با نیت پسندیده - به دنبال خود می کشد. جای تأسف است در برخی موارد این گونه آیین های من درآوردی و نامعلوم در جامعه رواج می یابد و برخی از مردم به جای آنکه به علما و مراجع رجوع کرده و با تحقیق سراغ این اعمال بروند با اعتماد به سخنان بی پایه افراد بی مایه در دام خرافات گرفتار می شوند. این تأسف آن گاه فزونی می یابد که در این سالها بارها مراجع و علما بر رواج خرافات نهیب زده اند!
چند سالی است در پایان ماه صفر مراسمی در برخی شهرها باب شده است که در ظاهر مانند بسیاری از خرافات دیگر عملی نیکو وانمود می شود، اما هنگامی که در آن اندیشیده می شود نتیجه به آنجا می رسد که با خرافه ای دیگر مواجه هستیم!
داستان از این قرار است که گفته می شود در شب اول ماه ربیع الاول چند ساعتی قبل از نماز صبح روز اول این ماه می بایست درب هفت مسجد را کوبید و با این کار پایان دو ماه عزاداری و آغاز ماه شادمانی حضرت زهرا(س) را اعلام نمود و بدین سان از دستان حضرت زهرا (س) صله دریافت کرده و حاجات خود را طلب کنیم.
در سالهای ابتدایی این مراسم به کوبیدن در مسجد و آن گاه اقامه نماز صبح در آخرین مسجد اکتفا می شد. اما با گذشت زمان بر پیرایه های این عمل افزوده شد. سال بعد تضرع و ناله و گریه بر درب مسجد. سال بعد پخش نذورات و شیرینی و شکلات و...، سال بعد گفته شد در آخرین مسجد باید دعای توسل خوانده شود و سال بعد روشن کردن شمع بر در مسجد و آب و جارو کردن مقابل آن هم اضافه شد و همین طور این سیر تکاملی(!) ادامه یافت تا جایی که برخی از نماز مغرب شب اول شروع به این کار می کردند تا از خواب شب هم بی بهره نمانند!
در همان سالهای ابتدایی مراجع عظام طبق وظیفه دینی و شرعی خود که هنگام ظهور بدعت ها، علما باید علم خود را بروز و ظهور دهند بر بی ریشه بودن این عمل تأکید کردند. اما متأسفانه هنوز برخی این راه اشتباه را می پیمایند. این نمونه ای از نمونه های فراوان است که برخی در خارج از چارچوب دین برای طلب حاجات و نیازهای خود از خداوند و ائمه متمسک به آیین هایی این چنینی می شوند.
این پدیده اندوه بار علل فراوانی می تواند داشته باشد که می بایست با بررسی و واکاوی آن دلایل، راهکارهای برون رفت از آن را یافت.
در رابطه با شب اول ماه ربیع الاول در سال 1380 استفتایی از سوی مسجد رضویه تهران از مراجع عظام صورت پذیرفته است که به اتفاق علما این عمل مردود اعلام شده است. متن استفتای انجام شده این چنین است:

ادامه مطلب ...