یکی از گرانبهاترین و ارزشمندترین احادیث نقل شده از پیامبر اسلام، نصایحی است که ایشان به ابوذر داشتهاند که به سبب پرباری و اهمیتی که این نصایح داشته است و خطابهای پیاپی ایشان به ابوذر، به حدیث ابوذر مشهور شده است .
مطالب چنان متنوع و در قالبهای متفاوت تربیتی و اخلاقی بیان شدهاند که هر کس با سلیقه خاص خود به نوعی از آن بهره میبرد و مناسبترین ره توشه تربیتی که در روحش اثر میگذارد بر میگزیند که در نوع خود حدیثی است شبیه به معجزه.
... در ادامه پیامبر به موعظه ابوذر میپردازد:
تو را به موعظهای سفارش میکنم و انتظار این است که آن را حفظ کرده به آن عمل کنی زیرا این موعظه در برگیرنده همه راههای خیر و نیکبختی است. اگر تو به این وصیت و سفارش عمل کنی خیر دنیا و آخرت به تو ارزانی میگردد.
ای ابوذر! خدا را چنان پرستش کن که گویا او را میبینی، زیرا اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند.
ای
ابوذر! بدان که اولین مرحله عبادت خدا، شناخت اوست؛ همانا او اول است، قبل
از او چیزی نیست و یگانه و یکتاست و مانند ندارد و او باقی و جاودان است.
اوست که آسمانها و زمین و آنچه را بین آنها و آنچه را در آنهاست آفرید و
خداوند دانای مهربان است و بر هر کاری تواناست ...
ای ابوذر! بسیاری از مردم در مورد دو نعمت مغبون هستند و از آن قدردانی نمیکنند، یکی نعمت تندرستی و دیگری نعمت فراغت.
به نام خدا
سلام
پیکر شهید محمد مختاری از دیگر کشتهشدگان حوادث اخیر به دست عوامل منافقین
روز گذشته در دستان جمعی از مردم انقلابی کشورمان از مقابل منزل این شهید
واقع در شرق تهران تشییع شد.
به گزارش جهان شهید محمد مختاری ۲۲
ساله فرزند اسماعیل روز ۲۵ بهمن در اثر تیراندازی عوامل منافقین به شدت
زخمی شده و پس از انتقال به بیمارستان به درجه شهادت نائل شد.
منبع : http://www.jahannews.com/
به نام خدا
سلام
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ امیر کویت که بشدت از سرایت خیزش مردم کشورهای عربی هراسان است دست به بذل و بخششهای بیسابقه زد.
روزنامه الانباء کویت، تصمیمات امیر این کشور برای آنچه "تحقق آرزوی شهروندان با کاهش بدهیهای مردم به دولت" خواند را به شرح زیر اعلام کرد:
ــ لغو پرداخت کلیه قبوض آب و برق ؛
ــ بخشودگی کلیه قبوض جریمه راهنمایی و رانندگی ؛
ــ افزایش اقلام مواد غذایی کالابرگی ؛
ــ افزایش 80 درصدی حقوق پرسنل نظامی.
بر اساس گزارش این روزنامه، امیر کویت که در اولین روزهای انقلاب مصر نیز پرداخت مستقیمی به مردم کرده بود تأکید کرده است: تصمیم دارم رفاه بیسابقهای برای کویتیها فراهم سازد که مردم تمام کشورها آرزوی کویتی بودن کنند!!
شایان ذکر است پس از قیام مردم در کشورهای تونس، مصر، بحرین، لیبی و یمن، حکام مرتجع عرب تلاش دارند تا با سیاستهای اصلاحطلبانه و اعطای امتیازات به مردم، مانع از سقوط نظامهای خود شوند؛ غافل از آنکه مردم منطقه، تشنهی "بازگشت به اسلام"، "مردمسالاری واقعی" و "استقلال در برابر سیاستهای استکباری" هستند و این اقدامات مقطعی، ضامن بقای این دولتهای وابسته نخواهد بود.
منبع : http://abna.ir/
به نام خدا
سلام
نظر امام خمینى قدسسره :
امام خمینى قدسسره مىفرمایند:
مگر
مسلمانان نمىبینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون هاى فتنه و
جاسوسى مبدل شدهاند که از یک طرف اسلام اشرافیّت، اسلام ابوسفیان، ... و
اسلام آمریکایى را ترویج میکنند واز طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش
آمریکاى جهان خوار میگذارند(1). و در وصیتنامه سیاسى الهى خود مىنویسند:
و
مىبینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بىپایان مردم را صرف
طبع قرآن کریم و محالّ تبلیغاتِ مذهبِ ضد قرآنى مىکند و وهابیت، این مذهب
سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مىکند؛ و مردم و ملتهاى غافل را سوق
به سوى ابرقدرتها مىدهد و از اسلام عزیز و قرآن کریم براى هدم اسلام و
قرآن بهرهبردارى مىکند(2).
اینطوری نیست که وقتی امام زمان بیاید همه ی نفوس، مسلمان می شوند، نخیر، چنین چیزی نیست، چرا؟ چون قرآن می فرماید: (وَ ألقَینا بَینَهُم ُ الْعَداوَة َ وَ الْبَغْضاءَ الی یَوم ِ الْقِیامَة)
دعا کردن برای فرج امام زمان علیه السلام بهترین هدیه برای حضرت است. برای
حضرت صدقه بدهیم و محبّت کنیم. فرج عمومی حضرت اینست که حکومت حضرت تشکیل
بشود. همه ی انبیاء منتظر آن حکومت بوده اند.
البته ما باید برای این نظام تلاش کنیم امّا نباید خیال کنیم که ما چون این
نظام را قبول کردیم پس ما مسلمانیم. نخیر! مسلمان نیستیم و باید اقرار
کنیم که ما مسلمان نیستیم. اسلام چیز دیگری است.
الان اگر بنده بگویم من نمونه ی حوزه ی علمیه هستم، اصلاً مردم از حوزه ی
علمیه متنفّر می شوند. باید بگویم من هم یک طلبه ی ناقص از حوزه هستم،
اگریک نواقصی از من دیدی، آنها را به حساب حوزه نگذار. من یک مسلمان
کالی(ناقص) هستم. اگر از من اشکالی دیدی به اسلام لطمه نزن.
مرحوم جمال الدین اسدآبادی - خدا او را رحمت کند - می گفت باید اول بگوییم
ما مسلمان نیستیم، بعد تبلیغ اسلام را کنیم. ما یک سری سلیقه ی شخصی ازشرق و
غرب جمع کرده ایم و اسمش را اسلام گذاشته ایم. عروسی و عزای ما اسلامی است
؟مراسم و رفتارهای ما اسلامی است ؟ کجای ما اسلامی است؟
البته اینطوری نیست که فکر کنیم حضرت وقتی بیایند، من عوض می شوم و نفوس
عوض می شوند. منتها من جرأت نمی کنم کاربد کنم. الان جرأت نمی کنم از ترس
قانون، شراب فروشی باز کنم ولی در خانه ام می توانم شراب بسازم. امّا آنوقت
جرأت نمی کنم در خانه ی خودم هم شراب بسازم، نه اینکه نخواهم این کار
رابکنم. آن کسی که می خواهد دزدی کند دیگر نمی تواند، نه اینکه نمی خواهد
دزدی کند.
سخن حضرت زینب (س) با پیکر مطهر سیدالشهدا (ع)
به نام خدا
سلام
فرضیه های موهوم پیرامون پیدایش شیعه
فرضیه نخست :
تشیع، ساخته و پرداخته عبدالله بن سباطبری درباره این توهّم ساختگی می نویسد: «یک یهودی به نام عبدالله بن سبا در صنعا، در زمان عثمان اظهار مسلمانی کرد و در بین مسلمانان نفوذ نمود و شروع به رفت و آمد در شهرها و مراکز مسلمانان همچون شام، کوفه، بصره ومصر کرده و بشارت می داد که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) هم مانند عیسی بن مریم باز خواهد گشت و علی (علیه السلام) وصیّ محمد (صلّی الله علیه وآله) است، آنگونه که هر پیامبر را جانشینی است؛ و علی خاتم اوصیاست، آن سان که حضرت محمد خاتم پیامبران است و عثمان حق این وصیّ را غصب کرده و در حق او ستم نموده است، پس باید با او مبارزه کرد تا حق به حقدار برسد. گروه هایی از مسلمانان به او گرویدند که از صحابه بزرگوار یا تابعین شایسته بودند، مثل ابوذر، عمار یاسر، محمد بن حذیفه، عبدالرحمن بن عدیس، محمد بن ابی بکر، صعصعة بن صوحان، مالک اشتر و مسلمانان نیکو وشایسته دیگر. پیروان او مردم را بر ضدّ حاکمان می شوراندند ونامه هایی در نکوهش از فرمانروایان نوشته به شهرهای دیگر می فرستادند. در نتیجه، عده ای از مسلمانان با تحریک آنان قیام کردند و به مدینه آمدند و عثمان را در خانه اش محاصره کرده و کشتند. مسلمانان با علی (علیه السلام) بیعت کردند، طلحه و زبیر بیعت را شکسته به بصره رفتند. » 1
داستان پیروان عبدالله بن سبا، بر اساس آنچه طبری در حوادث سال 30 ـ 36 هجری نوشته، تا اینجا به پایان می رسد. تاریخ نگاران و مقاله نویسان بعدی آن را به عنوان یک حقیقت پذیرفته و نقل کرده اند و همه افکار و نظریه ها را بر این پایه نهاده اند و در طول قرن ها و نسل ها در گمان اینان، شیعه زاییده پیروان عبدالله بن سبا به شمار آمده است.
خاورشناسانی که طفیلی سر سفره مسلمانان اند در بررسی های خود همین فرضیه نادرست را پیروی کرده اند.
ادامه مطلب ...اولین ایرادی که بر پوشیدگی زن می گیرند این است که دلیل معقولی ندارد وچیزی که منطقی نیست نباید از آن دفاع کرد.می گویند منشا حجاب یا غارتگری وناامنی بوده است که امروز وجود ندارد،و یا فکر رهبانیت و ترک لذت بوده است که فکر باطل و نادرستی است،و یا خودخواهی و سلطه جویی مرد بوده که رذیله ای است ناهنجار و باید با آن مبارزه کرد،و یا اعتقاد به پلیدی زن در ایام حیض بوده است که این هم خرافه ای بیش نیست.
پاسخ این ایراد از بحثی که در بخش گذشته کردیم روشن شد.از مباحث آن بخش معلوم گشت که حجاب-البته به مفهوم اسلامی آن-از جنبه های مختلف(روانی،خانوادگی،اجتماعی و حتی از جنبه بالا رفتن ارزش زن)منطق معقول دارد;وچون در آن بخش به تفصیل بحث کردیم در این بخش تکرار نمی کنیم.
ایراد دیگری که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود.
می گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است،مرد باشد یا زن،سفید باشد یا سیاه،تابع هر کشور یامذهبی باشد.مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن.عزت وکرامت انسانی و حق آزادی زن و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود،ایجاب می کند که این امر از میان برود.
پاسخ:یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن درخانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می خواهد با مرد بیگانه مواجه شودپوشیده باشد.در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد.حجاب دراسلام یک وظیفه ای است بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد بایدکیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند.این وظیفه نه از ناحیه مرد بر اوتحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.
اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی،زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند وتعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را«زندانی کردن »یا«بردگی »نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل «آزادی »فرد نمی توان دانست.
در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایی برای مرد وجوددارد.اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید،پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل بر خلاف حیثیت اجتماع است او راجلب می کند.هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی،افراد اجتماع را ملزم کند که درمعاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کاملا بیرون بیایند،چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضدحکم عقل به شمار می رود.
بر عکس،پوشیده بودن زن-در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است موجب کرامت و احترام بیشتر اوست،زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد.
ادامه مطلب ...