بزرگان اهل سنت با اعتراف به جایگاه والی امام رضا (علیه السلام)، سخنان و اعتراف های شگفتی درباره ابعاد معنوی آن حضرت داشته اند که آنها را نقل می کنیم.
مجدالدین ابن اثیر جَزَری (606ق): «ابوالحسن علی بن موسی ... معروف به رضا...، مقام و منزلت یشان همانند پدرشان موسی بن جعفر است. امامت شیعه در زمان علی بن موسی به یشان منتهای می شد، فضایل وی قابل شمارش نیست. خداوند رحمت خود و رضوان خود را بر یشان بفرستد».
|
عبدالله بن اسعد یافعی شافعی (768ق): «وی امام جلیل و بزرگوار از سلاله
بزرگان و اهل کرم ابوالحسن علی بن موسی الکاظم است . وی یکی از دوازده امام
شیعیان است که اساس مذهب بر نظریات یشان است. وی صاحب مناقب و فضایل است».
ابن صبّاغ مالکی (855ق) به نقل از بعضی از اهل علم : «علی بن موسی الرضا
داری والاترین و وافرترین فضایل و کرامات و برخوردار از برترین اخلاق و
صورت و سیرت است که از پدرانش به ارث برده است...».
عبدالله بن محمد عامر شبراوی شافعی (1172ق): «هشتمین امام علی بن موسی الرضاست که مناقب والا و صفات اولیا و کرامت نبوی وی قابل شمارش و توصیف نیست...».
یوسف بن اسماعیل نبهانی (1350ق): «علی بن موسی از بزرگان ائمه و چراغان امت از اهل بیت نبوی و معدن علم و عرفان و کرم و جوانمردی بود. وی جایگاه والیی دارد و نام وی شهره است و کرامات زیادی دارد...».
شیخ یاسین بن ابرهایم سنهوتی شافعی: « امام علی بن موسی الرضا (رضی الله
عنه) از بزرگان و از بهترین سلاله است و خداوند با خلق چنین فردی قدرت خود
را به نمیش گذاشته. هایچ فردی علی بن موسی را نمی تواند درک کند. وی والا
مقام و در فضایلت شهره است و کرامات بسیاری دارد ...».
ابوالفوز
محمد بن امین بغدادی سُوِیدی: «ایشان در مدینه به دنیا آمد و کرامات ایشان
بسیار و مناقبش مشهور است؛ به گونه ی که قلم از وصف تمامی آن عاجز است...».
عباس بن علی بن نور الدین مکّی: «فضایل علی بن موسی هایچ حد و حصری نداشته...».
پنجمین امام شیعیان اثنی عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است.ولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کرده اند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری گفته اند.پدر بزرگوارش «امام علیّ بن حسین بن علیّ بن ابیطالب علیهم السلام» معروف به سجّاد(ع) و مادرش «فاطمه» معروف به امّ عبدالله (دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) است
امام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین(ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود.یعقوبی نقل می کند که حضرت باقر(ع) فرمود: “هنگامی که جدّم حسین بن علیّ(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… “.
امام باقر دو امتیاز در میان ائمه(ع) دارد. او جدد پدری ایشان امام حسین(ع) و جد مادری آن حضرت امام حسن(ع) است. از این جهت در حق ایشان گفته شده: «عَلَوِیٌّ مِنْ عَلَوِبَّیْنِ وَ فاطِمّیٌ مِنْ فاطِمَیَّیْنِ و هاشِمّیٌ مِنْ هاشِمَیَّیْنِ.» از نظر نسبت امتیاز فوقالعاده را دارا است. خصوصاً اینکه مادر ایشان فاطمه دختر امام حسن(ع) زنی بسیار عالمه و مقدسه بود. از امام صادق نقل شده که فرمود: «جدهام صدیقهای بود که در میان اولاد امام حسن، مثلش دیده نشده است».امتیاز دیگر آنکه وی پایهگذار انقلاب فرهنگی شیعه محسوب میشود. گرچه انتشار معارف شیعه به دست امام صادق(ع) صورت گرفت؛ ولی به دست امام باقر پایهگذاری شد.
در دوران امام باقر(ع) دولت بنیامیه رو به زوال بود. مردم از آنها متنفر بودند. به علت وجود کسی چون عمر بن عبدالعزیز، که علاوه براینکه نفع بزرگی برای شیعه داشت، ضرر بزرگی نیز برای بنیامیه داشت و اختلاف شدیدی که در ممالک اسلامی پدید آمده بود و هر کسی از گوشهای قیام میکرد، خلفا به سرعت تغییر میکردند ـ چنانکه در مدت امامت امام باقر(ع)، در مدت نوزده سال پنج خلیفه روی کار آمدند: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک، هشام بن عبدالملک ـ پس موقعیت مناسبی برای آن حضرت که از ظلم بنیامیه فارغ شده بود، پدید آورد که انقلاب علمی را آغاز نماید و بزرگانی از عامه و خاصه در اطراف ایشان جمع شدند و حقایق اسلام، لطایف اسلام و بالاخره معارف اسلام را منتشر کردند.
از این جهت رسول اکرم به ایشان لقب باقر داده است. لسان العرب میگوید: لُقَّبَ بِهِ لِاَنَّهُ بَقَرَ الْعِلْمَ وَعَرَفَ اَصْلَهَ وَاسْتَنْبَطَ فَرْعَهُ وَتَوَسَّعَ فیهِ وَالتَّبَقُّرُ التّوسُّعُ. «امام باقر، ملقب به این لقب است چون شکافندۀ علم است. پایه علوم اسلامی را شناخت و فروع آن را درک فرمود و آن را توسعه داد.» و ریشۀ تبقر به معنی توسعه است.دانشمندان هم عصر آن حضرت، سخنان شگفت انگیزی از علوم و دانش های امام(ع) را نقل کرده اند که در کتابهای حدیثی و تاریخی ضبط شده است.
اختلاف نظرى که در باره مدت عمر حضرت فاطمه(س) وجود دارد بیشتر ناشى از اختلاف در تاریخ ولادت آن حضرت(س) است؛ زیرا هرچند در خصوص تاریخ دقیق شهادت حضرت(س) نیز نظریات چندى ابراز گردیده ولى فاصلهاى که میان این نظریات است، چندان نیست و حداقل و اکثر آن به یک سال نمىرسد (حداکثر 8 ماه و حداقل 45 روز)، ولى اختلافآرا در سال تولد آن حضرت(س) زیاد است و فاصله حداقل و اکثر آن به حدود 17 سال مىرسد! یعنى حداقل سنّى که براى حضرت(س) هنگام رحلت ذکر شده 18 سال و حداکثر 35 سال است.این گفتهها با محور قرار دادن تاریخ بعثت پیامبر(ص) در سن 40 سالگى و 13 سال قبل از هجرت، به دو بخش تقسیم مىگردد. عدهاى ولادت حضرت(س) را پیش از مبعث مىدانند و دستهاى بعد از آن.
دسته اول: پیش از بعثت
حداکثر تاریخى که در این بخش از نظرها، یعنى ولادت فاطمه(س)، پیش از بعثت، وجود دارد، 12 سال است که بدین ترتیب، عمر حضرت(س) به 35 سال مىرسد! بعضى آن را سال هفتم قبل از مبعث دانستهاند که بنابراین، سنّ حضرت(س) هنگام شهادت 30 سال خواهد شد، و عدهاى دیگر رحلت آن حضرت(س) را در 29 سالگى یعنى 6 سال پیش از بعثت شمردهاند. برخى نیز تصریح به 28/5 سال کردهاند که البته قابل جمع با 29 سال و 28 سال است. برخى نیز 25 سال را ذکر کردهاند. ولى آنچه که در میان مورخان اهل سنت، بیشتر شهرت دارد سال پنجم قبل از مبعث است. چنان که عدهاى نیز همین نظریه را با تصریح به همزمانى آن با سال تجدید بناى کعبه یعنى سال پنجم پیش از مبعث نمودهاند. بر طبق این قول، فاطمه(س) هنگام شهادت 28 سال بوده است. برخى نیز سنّ 27 سال را ذکر کردهاند.
دسته دوم: بعد از بعثت
این بخش از نظرها، ولادت فاطمه(س) را مربوط به بعد مبعث دانستهاند، و تقریباً در این دسته، سه گفته وجود دارد:
سال نخست بعثت:
این گفته عدهاى است که سال نخست بعثت را سال تولد قرار دادهاند و هر چند بعضى آن را در 41 سالگى سنّ شریف رسول خدا(ص) نوشتهاند ولى ظاهراً منظورشان همان سال اول بعثت است. چون برخى اینان تصریح کردهاند که در رأس 41 سالگى بوده است و لذا خود نتیجه گرفتهاند که بر این اساس، سنّ حضرت فاطمه(ع) هنگام رحلت 23 سال بوده است. البته ما در میان صاحبنظران شیعه کسى که این قول را پذیرفته باشد نیافتیم.
بیداری اسلامی در سرزمین سعودی پس از استعفای «علی عبدالله صالح»، دیکتاتور یمن، وارد صفحه تازهای شد؛ بهطوری که طی روزهای پنجشنبه و جمعه، سوم و چهارم آذرماه، نیروهای وهابی وزارت کشور و پلیس امر به معروف و نهی از منکر پادشاهی سعودی به شیعیان معترض حملهور شدند که بر اساس اخبار رسمی، 4 معترض شیعه را به شهادت و دهها تن دیگر را زخمی کردند.
این در حالی است که نیروهای سیاسی در عربستان سعودی همواره از اعطای فضای باز به شیعیان واهمه دارند، به همین جهت حتی یک پلیس راهنمایی و رانندگی، یک درجهدار ارتش یا یک عضو ارشد بخش نفتی این کشور از شیعیان نیستند.
شیعیان در عربستان سعودی، 25 درصد جمعیت این کشور را تشکیل داده و در بخشهای شرقی و در ساحل خلیج فارس سکونت دارند. در همین حال استان شیعهنشین «الشرقیه»، بزرگترین بخش عربستان محسوب میشود که با کویت، یمن، قطر، امارات متحده و عمان هم مرز است.
براساس آمارها بخش اعظم نفت خام و بنزین صادراتی عربستان سعودی از این منطقه استخراج و ارسال میشود که وهابیون نهایت تلاش خود را به خلع ید از شیعیان معطوف کردهاند.
از سال 1985 شاهزاده «محمد بن فهد»، فرماندار این منطقه نفتخیز شد که از آن زمان موج سرکوبها و فشارهای ضدشیعی گسترش چشمگیری یافت. بن فهد متولد سال 1951 و فارغالتحصیل رشته روابط بینالملل در کالیفرنیا است. او با دختر ولیعهد کنونی عربستان سعودی شاهزاده «نائف» ازدواج کرده و 6 فرزند دارد. در همین حال وی بزرگترین واردکننده به سرزمین حجاز محسوب میشود که با استفاده از نفوذ سیاسیاش فعالیتهای گستردهای را انجام داده است. او در بهمنماه سال 1389 جلسات متعددی را با رهبران منطقه قطیف در دستور کار خود قرار داد و از این ریشسفیدان خواست تا از قیامهای مردمی جلوگیری کنند.
بار دیگر ظالمانه، خیل جلادان شبانه با دو دست بسته بردند یک غریبی را ز خانه
بار دیگر دست گلچین در مدینه آتش افروخت بار دیگر آشیانی در میان شعلهها سوخت
داغ یک دسته شقایق، بر دل خونین صادق بار دیگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق
25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق (ع) ..
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ادامه مطلب ...
|