تو یادگار آخرینِ کربلایى
تو داغدار و دل غمینِ کربلایى
تفسیر دشت کربلا در سینه توست
دلها گرفتار غم دیرینه توست
آغوش بگشا، ای بقیع که سروِ عالم آرای دانش، همجوارت خواهد شد.
آغوش بگشا، ای تربت پنهان زهرا علیهاالسلام که فرزند مظلومی دیگر، به غربت آبادت میپیوندد.
آغوش بگشا که اینک آخرین یادگار لحظههای ارغوانی عاشورا را به دامان خواهی گرفت...
ای شیعه بزن نالـه و فریـاد امشب |
از غـربــت آن غریــب کــن یاد امشب |
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا |
در حجره ی در بسته ی بغداد امشب |
ابن الرضــا به حجره غریبانه جان سپرد |
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد |
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل |
از روی شــوق در ره جـانـانـه جان سپرد![]() از خدا بترس ای ریش درازروزى مأمون برای تضعیف و بدنام نمودن امام جواد علیه السلام به مأمورین خود دستور داد تا امام علیه السلام را احضار نمایند؛ و از طرفى دیگر نیز دویست کنیز زیبا را دستور داد تا خود را آرایش کردند و به دست هر یک ظرفى از جواهرات داد، که هنگام نشستن حضرت جوادالائمّه علیه السلام در جایگاه مخصوص خود، بیایند و حضرت را متوجّه خود سازند. وقتى مجلس مهیّا شد و زن ها با آن شیوه و شکل خاصّ وارد شدند، حضرت کوچک ترین توجّهى به آنها نکرد. چند روزى بعد از آن ، مأمون شخصى به نام مخارق - که نوازنده و خواننده و به عبارت دیگر دلقک بود و ریش بسیار بلندى داشت - را به حضور خود فرا خواند. هنگامى که مخارق نزد مأمون قرار گرفت او را مخاطب قرار داد و گفت : اى خلیفه! هر مشکلى را که در رابطه با مسائل دنیوى داشته باشى ، حلّ خواهم کرد. و سپس آمد و در مقابل امام جواد علیه السلام نشست و ناگهان نعره اى کشید، که تمام اهل منزل اطراف او جمع شدند و او مشغول نوازندگى و ساز و آواز شد. |
ادامه مطلب ...
بار دیگر ظالمانه، خیل جلادان شبانه با دو دست بسته بردند یک غریبی را ز خانه
بار دیگر دست گلچین در مدینه آتش افروخت بار دیگر آشیانی در میان شعلهها سوخت
داغ یک دسته شقایق، بر دل خونین صادق بار دیگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق
25 گنج بزرگ دنیا از زبان امام صادق (ع) ..
امام صادق علیه السلام فرمودند:
ادامه مطلب ...
علامه طبرسى گوید: على علیهالسلام شصت و سه سال زندگانى کرد، ده سال پیش از بعثت، و در سن ده سالگى اسلام آورد. و پس از بعثتبیست و سه سال با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم زندگانى کرد، سیزده سال در مکه پیش از هجرت در امتحان و گرفتارى به سر برد و سنگینترین بارهاى رسالت آن حضرت را به دوش کشید، و ده سال پس از هجرت در مدینه در دفاع از حضرتش با مشرکان جنگید و با جان خود او را از شر دشمنان دین نگاه داشت، تا آنکه خداى متعال پیامبر خود را به سوى بهشت انتقال داد و او را به بهشت آسمانى بالا برد و على علیهالسلام در آن روز سى و سه ساله بود، و بیست و چهار سال و چند ماه حق او را از ولایت غصب کردند و او را از تصرف در امور بازداشتند، و آن حضرت در این دوران با تقیه و مدارا مىزیست، و پنجسال و چند ماه خلافت را به دست گرفت و در این سالها گرفتار جهاد با منافقان از ناکثین و قاسطین و مارقین (اصحاب جمل و صفین و نهروان) بود چنانکه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم سیزده سال از روزگار نبوت خود را ممنوع از پیاده کردن احکام آن و ترسان و محبوس و فرارى و مطرود بود و نمىتوانستبا کافران به جهاد پردازد و از مؤمنان دفاع کند، سپس هجرت کرد و ده سال پس از هجرت با مشرکان به جهاد پرداخت و گرفتار منافقان بود تا خداوند او را به سوى خود برد.آن حضرت در شب بیستیکم ماه مبارک رمضان سال چهل هجرى با شمشیر به شهادت رسید. عبدالرحمن بن ملجم مرادى شقىترین امت آخر زمان - لعنة الله علیه - در مسجد کوفه او را ضربت زد .
حسن و حسین علیهم السلام به امر آن حضرت مراسم غسل و تکفین او را عهدهدار شدند و بدن شریفش را به سرزمین غرى در نجف انتقال دادند و شبانه پیش از سپیده صبح در همان جا به خاک سپرده شد. حسن و حسین و محمد پسران آن حضرت علیهالسلام و عبدالله بن جعفر رضى الله عنه وارد قبر شدند و بنا به وصیتحضرتش اثر قبر پنهان گردید. این قبر پیوسته در دولت بنى امیه پنهان بود و کسى بدان راه نمىبرد تا آنکه امام صادق علیهالسلام در ولت بنى عباس آن را نشان داد.
وصیت امام على علیه السلام در بستر شهادت
هنگامى که ابن ملجم - که خدا لعنتش کند - او را ضربت زد حضرتش به حسن و حسین علیهمالسلام چنین فرمود: «شما را به تقواى الهى سفارش مىکنم و اینکه در طلب دنیا بر نیایید گرچه دنیا در طلب شما برآید، و بر آنچه از دنیا محروم ماندید اندوه و حسرت مبرید و حق بگویید و براى پاداش (اخروى) کار کنید و دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.شما دو نفر و همه فرزندان و خانوادهام و هر کس را که این نامهام به او مىرسد سفارش مىکنم به تقواى الهى و نظم کارتان و اصلاح میان خودتان، چرا که از جدتان صلى الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: «اصلاح میان دو کس از انواع نماز و روزه برتر است.»خدا را خدا را درباه یتیمان در نظر آرید، هر روز به آنان رسیدگى کنید و حتى یک روز دهان آنان را خالى نگذارید و مبادا در حضور شما تباه شوند.
سلام
آیا سحری به رنگ خون دیدی تو /محراب و تو منبری چنین دیدی تو /
خون بر در و دیوار و جماعت سر و رو /فرقی که به سجده لاله گون دیدی تو /
آن زاده کعبه و امین حرمین /افتاده میان خاک و خون دیدی تو/
آن کس که ستیز خیبر و بدر و احد /چون شیر بغرید چنین دیدی تو /
ایا تو درون ظلمت شام سیاه /نان اور کودک یتیم دیدی تو /
آیا دل پرز خون و گریان چشمی از جور زمانه و زمان دیدی تو /
او زخم تن و زبان که در طول زمان/ با جان به خرید و دم نزد دیدی تو /
آیا زمیان مردم کوفه و شام /مظلوم تر از علی کسی دیدی تو ...
امشب علی و فاطمه لبخند میزنند
در یم ولایت و دریای عصمت است
سلام
شیخ بزرگوار ابن قولویه در کتاب کامل الزیاره، ص 329 به سند صحیح از ابی حمزه ثمالی نقل کرده که امام صادق(ع) چگونگی زیارت امام حسین(ع) را به او آموخت و گفت: پس به جانب علی بن الحسین که نزد پای امام حسین است رو کن و بگو:
السَّلام عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمةُ اللهِ وَ بَرَکاتُُهُ وَ ابنُ خَلیفَةِ رَسُولِ اللهِ و ابن بِنتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمَةُاللهِ وَ بَرَکاتُهُ مُضاعَفَةً کُلَّما طَلَعَتِ الشَّمسُ أَو غَرَبَت السَّلامُ عَلیکَ وَ رَحمةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی وَ أُمّی دَمُکَ المُرتَقی بِهِ إلی حَبیبِ اللهِ بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مُقَدَّمٍ بَینَ یدَی أَبیکَ یحتَسِبُکَ وَ یبکی عَلَیکَ مُحترقاً عَلیکَ قَلبُهُ یرفَعُ دَمَکَ ألی عِنانِ السَّماءِ لا یرجَعُ مِنهُ قَطرَةٌ وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَةٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ فَمَکانُکُما عِندَاللهِ مَعَ آبائِکََ الماضینَ وَ مَعَ أُمَّهاتِکَ فی الجِنانِ مُنَعَّمینَ أَبرَأُ إلی اللهِ مِمَُن قَتَلَکَ وَ ذَبَحَکَ.
سپس خود را بر قبر بیانداز و دست خود را بر آن قرار ده و بگو:
سَلامُ اللهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ وَ أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وَعِبادِهِ الصالِحینَ عَلیکَ یا مَولای وَ ابنَ مَولای وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ .
صَلی اللهُ عَلیکَ وَ عَلی عِترَتَکَ وَ أَهل بَیتِکَ وَ آبائِکَ وَ أَبنائِکَ وَ أُمَّتهاتِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ الَّذینَ أَذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُم تَطهیراً.
السَّلامُ عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ ابنَ أَمیرِالمُؤمِنینَ وَ ابنَ الحُسینِ ابنِ عَلِی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
لَعَنَ اللهُ قاتِلَکَ وَ لَعنَ الله ُمَنِ استَخَفَّ بِحَقِّکُم وَ قَتََلَکُم وَ لَعَنَ مَن بَقِی مِنهُم وَ مَن مَضی نَفسی فِداؤُکُم وَ لِمَضجَعِکُم صَلَّی اللهُ عَلیکُم وَ سَلَّمَ تَسلیماً کَثیراً.
سپس گونه خود را بر قبر بگذار و بگو:
صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا أَبا الحَسَنِ. (سه بار)
بِأَبی أَنتَ وَ أُمی أَتیتُکَ زائِراً وافِداً عائِذاً مِمّا جَنَیتُ عَلی نَفسی وَ احتَطَبتُ عَلی ظَهری أَسأَل اللهَ وَ وَلیی أَن یجعَلَ حَظّی مِن زِیارَتِکَ عِتقَ رَقبَتی مِنَ النّارِ.
ای فرزند رسول خدا و ای فرزند جانشین رسول خدا و ای فرزند دختر رسول خدا، سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد، هر دم که خورشید طلوع و غروب کند. سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
پدر و مادرم فدای تو ای سربریده و ای کشته بی گناه ، پدر و مادرم فدای خون تو که به سوی حبیب خدا( پیامبر) اوج گرفت. پدر و مادرم فدای تو که پدرت تو را ( مانند هدیه ای گرانبها) با دستان خود ( برای خدا) تقدیم کرد در حالیکه بر تو می گریست و دل می سوزاند و خون تو را به سوی آسمان می پاشید و قطره ای از آن باز نمی گشت و پدرت از گریه آرام نگرفت هنگامی که تو را وداع می گفت. پس جایگاه شما نزد خدا، با پدران و مادرانتان، در بهشت و برخوردار از نعمتهای بهشتی است. از آنکه تو را کشت و تو را سر برید، به سوی خدا دوری می جویم.
سلام خدا و رحمت و برکات او و سلام فرشتگان مقرب و پیامبران و بندگان شایسته خدا بر تو ای مولا و فرزند مولای من. درود خدا بر تو بر عترت و خاندان و پدران و فرزندان و مادران تو که شایسته و نیک بودند و خداوند هر گونه پلیدی را از آنان دور ساخت و آنان را پاکیزه وطاهر گردانید. سلام بر تو ای فرزند رسول خدا و ای فرزند امیرالمؤمنین و ای فرزند حسین بن علی و رحمت و برکات خدا بر تو.
خداوند لعنت کند کسی که با تو جنگید و کسی که حق شما را نادیده گرفت و شما را کشت. و تمام رفتگان و زندگان آنان را خدا لعنت کند. جانم به فدای شما و مرقد شما. درود و سلام فراوان خدا بر شما باد.
درود خدا بر تو ای ابالحسن ، پدر و مادرم به فدایت، به سوی تو آمدم و تو را زیارت می کنم و از جنایتهایی که بر نفس خود روا داشته ام و گناهانی که بر دوش خود حمل کرده ام به تو پناه می آورم.از خداوند که ولی تو و ولی من است می خواهم تا بهره مرا از زیارتت نجات از آتش دوزخ قرار دهد.
http://www.tebyan.net
ادامه مطلب ...