آیت الله جوادى آملى ، که توفیق شاگردی حضرت علامه را داشتند از آن سالها میگوید: یادم هست سال 1350 بود که مىخواستم به مکه مشرف شوم ، مصادف با زمستان بود. آن روز هم هوا سرد بود و برف مىبارید، رفتم براى عرض سلام و تودیع و خداحافظى، در زدم؛ علامه تشریف آوردند دم در؛ عرض کردم، عازم بیت الله الحرام هستم، براى عرض سلام و خداحافظى آمدهام و افزودم، نصیحتى بفرمایید که به کارم بیاید، توشهام باشد در این سفر. این آیه ى مبارکه را براى نصیحت به عنوان زاد راه قرائت کردند:
خداى سبحان مى فرماید:
فاذکُرونى اَذکُرکُم ؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم!
وادامه دادند و فرمودند: به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایى مى یابد و اگر در کارى مانده است ، خداوند نمى گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقى گیر کرد، خدایى که داراى اسماء حسنى است و متصف به صفات عالیه ، البته به یاد انسان خواهد بود!
منبع :http://www.tebyan.net